کسب و کار های سنتی هم می توانند سکویی شوند!
( کسب و کار های سنتی هم می توانند سکویی شوند! ) پیدایش کسبوکارهای سکویی در حال تغییر اساس دورنمای تجاری به سه روش خاص است که توجه زیادی را به خود جلب کرده است. ما این سه نوع اختلال ناشی از سکو را تحت عناوین جداسازی دارایی از ارزش، واسطهگری مجدد و انباشت بازار بررسی میکنیم.
جداسازی دارایی از ارزش
آشناترین مثالهای سکویی ایربیانبی، اوبر، آمازون به حوزهی کسبوکار به مصرفکننده مربوط میشود. در حوزهی کسبوکار به کسبوکار، محصول را چگونه به سکو تبدیل میکنید؟ بسیاری از شرکتها داراییهای ثابت فراوانی دارند مانند نیروگاههای تولید برق، دستگاههای تصویربرداری به روش تشدید مغناطیسی( امآرآی ) یا قطعه زمین. چگونه برای این داراییها سکو ایجاد میکنید؟ پاسخ: مالکیت دارایی واقعی را از ارزشی که ایجاد میکند، تفکیک کنید. در نتیجه، استفاده از دارایی به طور مستقل دادوستد میشود و به بهترین شکل مورد استفاده قرار میگیرد؛ به عبارتی، کاربردی که بیشترین ارزش اقتصادی را به وجود میآورد نه ارزشی که محدود به کاربردهای خاص مالک است. درنتیجه، کارایی و ارزش دارایی به نحو چشمگیری افزایش مییابد.
جف پارکر و مارشال وان آلستین در پاسخ به درخواست ایالت نیویورک برای کمک به طراحی بازار هوشمند به منظور ادغام تعداد فزایندهی منابع انرژی گستردهی ایالت از این روش استفاده کردند. این منابع علاوه بر انبارهی مجازی که از اینرسی دمایی ساختمان ناشی میشود، پشت بامهای خورشیدی، انباره و ژنراتورهای خانگی را نیز شامل میشود. ساختمانها را میتوان از قبل گرم یا سرد کرد یا میتوان گرمایش یا سرمایش آنها را تا چند درجه بدون تأثیرگذاری بر آرامش ساکنان به تأخیر انداخت. به طور کلی، این سیستمها منابعی را تشکیل میدهند که برای تطبیق سیستم برق ایالت با نوسانات عرضه و تقاضا، که بخشی از چرخهی طبیعی فصلی و روزانه است، میتوان از آن بهره گرفت اما، تنها در صورتی که سیستمی برای هماهنگی وجود داشته باشد. در حال حاضر، سیگنالهای قیمت از سراسر بازار عمده فروشی دریافت و انباشت میشود و سیگنالهای واضحتری را که از طریق دادههای محلی به ما میرسد، مبهم میکند.
ما برای رفع این مشکل سکویی را پیشنهاد میکنیم که داراییهای واقعی (فیزیکی) را از ارزشی که ایجاد میکنند، جدا میکند. چنین سکویی به خرده فروشندگان کمک میکند تقاضای خریداران عمدهی برق را برآورده کنند. این خریداران نیز برق را به دست مصرفکنندگان نهایی میرسانند. سیستم باید برای رفع نیاز کاربران سکو به کنترل دائمی قیمتهای بازار، سیگنالهای خودکار ایجاد کند تا بتوان دستگاههای فروشندگان را طوری برنامهریزی کرد که به اطلاعات مناسب و محلی قیمت و تقاضا، که سکو منتشر میکند، به طور خودکار پاسخ دهد. پیادهسازی سیستم نیویورک صرفهجویی قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا با سرمایهگذاری در ظرفیت جدید تولید، میتوان توزیع و انتقال را به تاخیر انداخت یا به کل از آن جلوگیری کرد. علاوه بر این، سیستم نوین، به دلیل انعطافپذیری و حساسیت زیاد بهتر از سیستم پیشین کار میکند و بازدهی بهتری خواهد داشت؛ به این علت که برای واکنش به نوسانات عرضه و تقاضا به نیروگاههای بزرگ برق متکی است.
با جداسازی داراییها از ارزشی که ایجاد میکنند میتوان از تجهیزات گران قیمت بهداشتی درمانی (که هر یک ۳ تا ۵ میلیون دلار ارزش دارد) نظیر دستگاههای امآرآی نیز استفادهی بهینه کرد. هر بیمارستان ممکن است فقط از ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت ام آرآی خود استفاده کند. راه حل: تعیین برشهای زمانی برای استفاده از دستگاه و ایجاد بازار در میان سایر بیمارستانها و درمانگاههای کوچک که از عهدهی خرید دستگاه برنمیآید. با جداسازی دارایی از ارزشی که ایجاد میکند، میتوان میزان استفاده را ۷۰ تا حتی ۹۰ درصد افزایش داد و درآمد زیادی برای دارندهی دستگاه به وجود آورد. این تنها یک گام بیشتر برای تبدیل بازار محلی به بازار منطقهای یا ایالتی است. درواقع، از اواسط سال ۲۰۱۵، یک شرکت بوستونی به نام کویلو چنین رویهای را دنبال میکند و قصد دارد به ایربیانبی تجهیزات گرانقیمت بیمارستانی تبدیل شود.
مفهوم جداسازی دارایی از ارزش، کشاورزان استرالیایی را از خروش کالی به مراتب شدیدتر از مورد کالیفرنیا در سال ۲۰۱۵ نجات داد. استرالیا نیز مانند کالیفرنیا گرفتار سیستم حق آب در هموبرهمی بود که حق استفاده از آب محدود به نظر هریک از مالکان بود. این سیستم را در اوایل سال ۲۰۰۲ اصلاح کردند و مالکیت زمین از حق استفاده از آب تفکیک شد. استرالیا با کمک شرکت خصوصی واترفایند سکویی برای خرید و فروش آب ایجاد کرد که بازده اقتصادی استفاده از آب را تا حد زیادی افزایش داد. ممکن است کشاورزی که محصول کم ارزشی دارد، کشاورزی را رها کند و آب خود را به کشاورزی بفروشد که محصول با ارزشی برداشت میکند، یا به مرجع آب شهری که در محدودهی حمل ونقل شهری قرار دارد. در نتیجه، وقتی که استرالیا در اوایل ۲۰۰۶ با خشکسالی مواجه شد، کشاورزان آن بسیار کمتر از کشاورزان کالیفرنیایی متحمل خسارت شدند. حالا واترفایند در تلاش است در ساکرامنتو شرکتی وابسته ایجاد کند و امیدوار است در کشاورزی آمریکا نیز همین راهحل سکویی را اجرا کند.
واسطه گری مجدد
بسیاری از مفسران تجاری در مرحله ی اول اختلال ناشی از سکو پیش بینی کردند که بزرگترین تأثیر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید قطع واسطهگری گسترده، حذف واسطه یا لایههای واسطه از صنایع ایجاد ارتباط مستقیم بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است. کارشناسان به افول کسبوکارهای سنتی مانند آژانسهای مسافرتی و دلالهای بیمه اشاره کردند؛ زیرا مصرفکنندگان یاد گرفتهاند بدون واسطه بلیط هواپیما و بیمهنامه خریداری کنند. پیشبینی میشود با گذشت زمان، بسیاری از صنایع دیگر نیز طی فرآیند مشابه حذف واسطهگری نابود شوند. اما واقعیت تاحدی متفاوت است. در بسیاری از صنایع، سکوها بارها در بازارها دوباره واسطهگری کردهاند و به جای حذف لایههای مشارکت در بازار انواع جدید واسطهها را وارد بازار کردهاند. در فرآیند واسطهگری مجدد معمولا واسطههای ناکارآمد و مقیاسناپذیر جایگزین ابزارها و سیستمهای آنلاین و اغلب خودکار میشوند که محصولات و خدمات ارزشمند جدیدی را در دو طرف سکو به شرکتکنندگان ارائه میکنند.
سکوهای شبکهای به دلیل دارا بودن قابلیت استفاده از ساز و کارهای مقیاسپذیر واسطهگری در بازارها، واسطههای کارآمدتری هستند. در حالی که واسطههای سنتی بر اقدامات دستی مبتنی هستند، واسطههای سکویی به الگوریتمها و بازخوردهای اجتماعی وابسته هستند؛ مقیاسپذیری هر دوی این عوامل نیز سریع و مؤثر است. افزون بر این، به دلیل آن که سکوها میتوانند با گذشت زمان اطلاعات جمعآوری کنند و با کمک آنها سیستم را هوشمندتر کنند، قادر هستند واسطهگری خود در بازار را طوری گسترش دهند که برای واسطههای سنتی امکانپذیر نبود.
نقش واسطهگری کسبوکارهای سکویی در حال دگرگون کردن صنایع است و در نتیجهی آن مکانهای جدیدی شکل گرفته است که در آن شرکتکنندگان بازار با قدرت و کارآمدی بیشتر از گذشته با هم در ارتباط هستند. در صنعت موسیقی، دست اندرکاران شرکت ای اند آر، که برای جذب استعدادها خود را با حجم بالای ضبط موسیقی معرفی میکردند، حالا به صورت متخصصان آزاد عمل میکنند و سکوهایی مانند یوتیوب و ساوندکلاد را برای یافتن افراد مستعد جستوجو میکنند. واسطههای ادبی نویسندگان جدید را در سکوهای محتوایی مانند کورا و مدیم” جستوجو میکنند. شرکتهایکوچک کمپینهای تبلیغاتی خود را بدون استفاده از دفترهای تبلیغاتی سنتی یا کانالهای رسانهای و با اتکا به سکوی ادوردز در گوگل به راه میاندازند. این مسئله به نوبهی خود، به ظهور طیف کاملا جدیدی از واسطهها در آسیا منجر شده است که کمپینهای ادوردز را در ازای کسری از قیمت متداول مدیریت میکنند. بنابراین، سکوها جایگزین واسطههای بزرگ و ناکارآمد میشوند و در عین حال به ارائهکنندگان کوچک و چابک خدمات، که با بهرهگیری از سکوها به کاربران نهایی خدمات ارائه میکنند، قدرت میبخشند.
در نوع دیگری از واسطهگری مجدد، سکوها با استفاده از بازخوردهای اجتماعی دربارهی تولیدکنندگان، لایهی اطلاعاتی جدیدی دربارهی آنها به وجود میآورند. سکوهایی مانند پلپ، انجیز لیست و تریپ ادوایزر صنعت کاملا جدیدی بر مبنای تایید کیفیت ارائهکنندگان محصول و خدمت ایجاد کردهاند. در این فرایند برخی از گواهیدهندگان سنتی (مانند راهنمای سفر و ناشران مجلات لوکس) کسبوکار خود را از دست دادند. واسطهگری مجدد که نتیجهی فعالیت سکوها است، جنبهی اقتصادی مشارکت را نیز برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تغییر داده است و برندهها و بازندههای جدیدی به وجود آورده است. در صنعت سنتی کتاب، ناشران بخش عمدهی درآمدهای کتاب را جذب و هزینه میکنند و حق تألیفی که به نویسندگان میپردازند عموما بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است. در مقابل، به طور کلی ۷۰ درصد درآمدها در سکوی self – publishing آمازون به نویسندگان تعلق میگیرد. البته، نویسندگان آمازون باید بسیاری از هزینههایی را که ناشر سنتی پرداخت میکرد، نظیر ویرایش، طراحی، تبلیغات و بازاریابی، نیز متقبل شوند.همین مورد مسئلهی انتخاب «برنده» و «بازنده» در این مورد را پیچیدهتر میکند. با ظهور اکوسیستمهای کاربردی ایفون و اندروید، تغییر اقتصادی مشابهی به نفع سازندگان برنامههای کاربردی آغاز شد. این صرفهجوییهایی جدید به دلیل صرفهجوییهای نهایی برتر، که سکوها از آنها برخوردار هستند، برای شرکتکنندگان امکانپذیر است.
تجمیع بازار
سکوها با تجمیع بازارهای نابسامان نیز کاراییهای جدیدی به وجود میآورند. تجمیع بازار فرایندی است که سکوها با کمک آن بازارهایی متمرکز ایجاد میکنند تا به افراد و سازمانهایی با گستردگی بسیار خدمات ارائه کنند. انباشت بازار به کاربران سکوها، که پیشتر بدون نظم مشخص و اغلب بدون دسترسی به اطلاعات مطمئن و به روز دربارهی بازار به تعامل میپرداختند، اطلاعات و قدرت میبخشد. برای مثال، حملونقل اتوبوسی در هند را در نظر بگیرید. ناوگانهای اتوبوسی متفاوتی در مسیرهای درون شهری، برون شهری و سایر مسیرها فعالیت میکند. اتوبوسها دارای انواع بسیار مختلفی هستند و قیمتهای بسیار متنوعی دارند. به دلیل چند پارگی و نابسامانی صنعت اتوبوسرانی، هزینههای جستوجوی مصرفکننده و هزینههای ثابت تصمیمگیری زیاد است. حال شرکت سکویی ردباس در حال تجمیع دارندگان اتوبوس از سراسر هند در زیرساخت مرکزی وصلوکار است. نتیجهی کار تصمیمگیری سریعتر، آسانتر و ارزانتر برای مصرفکنندگان و در بلندمدت، بازار حملونقل سالمتر برای هند است. بسیاری از سکوهای موفق نقش مشابه تجمیع بازار را ایفا میکنند. بازار آمازون، علیبابا و اتسی فضاهایی آنلاین فراهم میکنند که فروشندگان هزاران نوع محصول از سراسر جهان میتوانند اجناس فروشی خود را به مصرفکنندگان عرضه کنند. سکوهای خدماتی مانند آپورک هزاران متخصص ماهر را زیر یک سقف جمع میکند تا کارفرمایان احتمالی بتوانند به راحتی آنها را ارزیابی و مقایسه کنند و به خدمت گیرند.
شرکتهای موجود مقابله به مثل میکنند: لولهها به سکو تبدیل میشوند
شرکتهای سکویی به شیوههای متعددی در دورنمای تجاری سنتی اختلال ایجاد میکنند؛ نه تنها با گرفتن جای برخی از بزرگترین شرکتهای موجود بلکه با تغییر فرایندهای تجاری اشنا نظیر: ارزش آفرینی و رفتار مصرفکننده و نیز تغییر ساختار صنایع بزرگ. شرکتهای موجود چه واکنشی نشان میدهند؟ آیا شرکتهایی که کسبوکارهای خط لولهای آشنایی را میگردانند محکوم هستند تسلیم سکوهایی شوند که صنایع آنها را تغییر میدهند و در نهایت بر آنها مسلط میشوند؟ نه لزوما. اما اگر شرکتهای موجود امیدوار هستند با عوامل اختلال سکویی بجنگند باید مدلهای کسبوکار فعلی خود را دوباره ارزیابی کنند. برای مثال، لازم است تمام هزینههای معاملات خود را به دقت بررسی کنند؛ به عبارتی پولی که صرف فرآیندهایی نظیر بازاریابی، فروش، تحویل محصول و خدمات رسانی به مصرفکننده میکنند و دربارهی چگونگی کاهش یا حذف احتمالی این هزینهها در دنیای به هم پیوسته فکر کنند. همچنین باید دنیای افراد و سازمانهایی که در حال حاضر با آنها تعامل دارند را بررسی کنند و روشهای جدیدی برای برقراری ارتباط با آنها پیشبینی کنند تا بتوانند روشهای جدیدی برای ارزش آفرینی ابداع کنند. در این زمینه، لازم است پرسشهای زیر را مطرح کنند:
- کدامیک از فرآیندهایی را، که در حال حاضر در داخل سازمان مدیریت میشود، میتوان به شرکای خارجی، فراهمکننده یا مشتری، محول کرد؟
- چگونه میتوانیم شرکای خارجی را به تولید محصولات و خدماتی قادر کنیم که برای مشتریان فعلی ما ارزشهای جدید ایجاد کنند؟
- آیا روشی وجود دارد که بتوانیم به منظور تولید خدمات ارزشمند جدید برای مشتریان با رقبای فعلی ارتباط برقرار کنیم؟
- چگونه میتوانیم ارزش محصولات و خدماتی که درحال حاضر ارائه میکنیم را از طریق جریانهای دادهای جدید، ارتباطات بین فردی و ابزارهای بازنگری و اعمال ملاحظات افزایش دهیم؟
نایک نشان داده است یکی از هوشمندترین شرکتهای موجود است که به دنبال روشهای جدیدی برای بقا و رشد در دنیای سکوها است. برخی از اقدامات رقابت جویانهی آنها ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما این طور نیست. کسبوکارهای خط لولهای مانند نایک به طور سنتی به یکی از این دو روش گسترش یافتهاند. برخی با مالکیت و ادغام خط لولهی تولید و عرضهی ارزش طولانیتر. برای مثال، با خرید عرضهکنندگان بالادستی یا توزیعکنندگان پایین دستی توسعه مییابند. به این فرایند ادغام عمودی گفته میشود. برخی دیگر لوله را پهن میکنند تا ارزش بیشتری را با فشار به داخل آن وارد کنند. به این فرآیند ادغام افقی گفته میشود. وقتی شرکتهای تولیدکنندهی کالاهای مصرفی با تولید محصولات و برندهای جدید رشد میکنند، ادغام افقی روی داده است.
نایک در ژانویهی ۲۰۱۲ دستگاه فنی پوشیدنی به نام فیوئل باند را برای ثبت فعالیتهای ورزشی کاربران، از جمله شمارش تعداد گامهای طی شده و انرژی مصرف شده، وارد بازار کرد. نایک نیز مانند بسیاری از دیگر شرکتها یکی از سازندگان برنامههای کاربردی (اپلیکیشن) در این مورد، برنامههای کاربردی مربوط به ورزش و تناسب اندام بوده است. این ادغامها ممکن است در ظاهر به توسعهی سنتی خط تولید شباهت داشته باشد که هدف آن ادغام افقی است. اما در واقعیت، نایک در حال آزمایش روشی است که در صورت موفقیت، به شیوهی جدیدی برای رشد و توسعه منجر میشود؛ روشی که کسبوکارهای سکویی مانند اپل در آن پیشگام بودهاند. شرکت اپل در یک دههی گذشته با برقراری ارتباط بین محصولات و خدمات خود در فضای ابری توسعه یافته است. قابلیت همگام سازی محتوا و داده از طریق آیتیونز و آیکلاد باعث می شود مالکیت محصولات متعدد اپل ارزشمند و بسیار مفیدتر از مالکیت محصولات متعدد سونی، توشیبا یا دیگر تولیدکنندگان محصولات الکترونیکی باشد. دادهها مانند چسبی عمل میکنند که باعث میشوند تمام این محصولات و خدمات هماهنگ با هم عمل کنند.
این امکان نوع جدیدی از رشد را به دنبال دارد. وقتی محصولات و خدمات متعدد با کمک دادهها با هم در ارتباط باشند و تعامل داشته باشند، لولهها کمکم مانند سکوها رفتار میکنند، ارزشهای متنوع جدیدی ایجاد نموده و کاربران را به انجام تعاملات بیشتر ترغیب میکنند. اپلیکیشهای تلفن همراه و کفشهای نایک نیز که از طریق سکوی فیوئل باند با هم در ارتباط هستند مانند مجموعهای از محصولات اپل صرفا محصولات و خدمات مجزایی نیستند که با نام برند به هم مرتبط باشند بلکه، پیوسته با هم تعامل دارند، دربارهی عملکرد ورزشی کاربران، رژیم تناسب اندام و اهداف سلامتی آنها اطلاعات و مشاوره در اختیار آنها قرار میدهند. نایک بر خلاف شرکت سنتی تولیدکنندهی محصولات ورزشی در تلاش است با بهرهگیری از دادههایی که دربارهی کاربران ثبت میکند، اکوسیستمی متشکل از آنها ایجاد کند. از این طریق، با گذشت زمان میتواند با بهرهگیری از این دادهها تجربههای مناسبتری برای کاربران خود ایجاد کند و با برقراری ارتباط بین آنها تعاملات ارزشمند را برای آنها امکانپذیر سازد.
نایک تنها شرکتی نبود که برای تبدیل کسبوکار لولهای سنتی خود به کسبوکار سکویی اقدام کرد. آندر آرمر، رقیب نایک در بازار پوشاک ورزشی و اسپرت (غیررسمی)، برای ساخت اکوسیستم تناسب اندام خود به سرعت دست به کار شده است. این شرکت در نوامبر ۲۰۱۳، مپمایفیتنس را خریداری کرد که مهمترین سکو در حوزهی پیگیری ورزش و تمرین بدنی است. پس از آن در فوریهی ۲۰۱۵، با خرید دو سکوی تناسب اندام دیگر؛ مایفیتنسپال، که بر تغذیه متمرکز است و اندوموندو، «مربی در جیب شما» که بیشتر به مصرفکنندگان اروپایی خدمات ارائه میکند اقدامات خود را تکمیل کرد. بنابر اظهارات یک تحلیل گر، «چیزی که واقعا شگفت انگیز است این است که هیچ یک از شرکتهای ایجادشده دستگاه واقعی نمیسازند بلکه همه چیز به سکو و داده و از همه مهمتر به کاربران مربوط میشود. این سه شرکت در مجموع به ۱۳۰ میلیون کاربر سکویی میبالند. آندر ارمر نیز مانند نایک آیندهی صنعت خود را سکویی پیشبینی میکند و مصمم است به سکوی اخلالگر تبدیل شود.
در سایر بخشها نیز اقدامات رقابتی مشابهی در حال انجام است. غولهای صنعتی مانند جنرالالکتریک، زیمنس و هایر دستگاههای خود را به پدیدهی نوظهور اینترنت اشیاء متصل کردهاند. این دستگاههای شبکهای پیوسته دادهها را روانهی سکوی مرکزی میکنند؛ سکویی که آنها را قادر میکند با هم تعامل داشته باشند و از هم بیاموزند، هر دستگاه با دسترسی به دادههای شبکهی دستگاهها بهتر از منابع بهره میگیرد و خدمات مطمئنتری ارائه میکند. ممکن است محصول یا خدمت مبنای کسبوکار سکویی باشد؟ معیار این است: اگر شرکتی بتواند با استفاده از اطلاعات یا اجتماع به اجناس فروشی خود، ارزشافزایی کند در این صورت احتمال ایجاد سکوی کارامد وجود دارد. در نتیجه فرصتهای فراوانی برای بسیاری از شرکتها به وجود میآید.
شرکت مککورمیکفودز را با قدمتی ۱۲۶ ساله در نظر بگیرید که گیاهان معطر، ادویهجات و انواع چاشنیها را عرضه میکند. راهبردهای توسعهای سنتی این شرکت تا سال ۲۰۱۰ مراحل خود را طی کرده بود. مککورمیک پیشتر در زمینهی طیف کاملی از چاشنیهای غذایی توسعه یافته بود و در بالا و پایین زنجیرهی عرضه از جمله فعالیتهای مربوط به کشاورزی و آمادهسازی غذا موقعیت خود را مستحکم کرده بود. شرکت، تمام گزینههای خود را استفاده کرده بود. جری ولف مدیرعامل اجرایی شرکت دربارهی اقدام نایک در زمینهی سکوسازی چیزهایی شنیده بود. آیا مککورمیک میتوانست کار مشابهی انجام دهد؟
ولف به سراغ بری واکزمن یکی از شرکای ارجیای رفت که بزرگترین شرکت طراحی در نیویورک است و در طراحی سکو به نایک کمک کرده بود. با هم به این نتیجه رسیدند که برای ایجاد سکوی غذایی از پروفایل چاشنیها و دستورات غذایی استفاده کنند. ولف و واگزمن از آزمایشگاه چاشنی سازی مککورمیک استفاده کردند و نمونهی اولیهی سه دوجین طعم را به دست آوردند. مانند نعنایی، مرکبات، گیاهی، سیری و گوشتی که برای توصیف تمام دستورهای غذایی قابل استفاده هستند. سیستم براساس اولویتهای فردی میتواند دستورهای غذایی جدیدی را که احتمالا برای آن فرد لذت بخش است پیشبینی کند. اعضای اجتماع سکویی مککورمیک میتوانند دستورهای غذایی را تغییر دهند و نسخههای جدید را بارگذاری کرده، به شناسایی گرایشهای غذایی جدید کمک کنند، اطلاعاتی تولید کنند که نه تنها برای کاربران سکو که برای مدیران خواربارفروشیها، تولیدکنندگان مواد غذایی و رستورانداران نیز مفید است. همانطور که این مثالها نشان میدهد، توانایی استفاده از سکوها دیگر به شرکتهای تازه تاسیس اینترنتی محدود نیست و واکنش شرکتهای موجود به عوامل اخلالگر سکویی نیز دیگر تلاش برای مقابله با جریان فزایندهی قدرت سکویی یا تلاش معمولا بیهوده برای ساخت عجولانهی سکوی تقلیدی نیست. رهبران شرکتهای موجود که با مدل کسبوکار جدید آشنا هستند میتوانند سکوهای فردا را طوری بسازند که نه تنها از داراییهای فعلی آنها بهره میگیرد؛ بلکه آنها را تقویت میکند و افزایش میدهد.
از این رو است که گفته میشود سکوها در حال بلعیدن جهان هستند. اختلالی که این سکوها ایجاد کردهاند به تدریج کسبوکارهای تمام صنایع را در برمیگیرد و احتمال دارد که عملا بر تمام صنایعی که به اطلاعات فراوانی نیاز دارند، تأثیرگذار شود. تاکنون شاهد تأثیرگذاری آن در صنایع رسانهای و تله کام بودهایم. در حال حاضر خرده فروشی، حمل ونقل شهری و هتلداری در معرض یورش آن قرار گرفتهاند. ما انتظار داریم بانکداری، آموزش و بهداشت و درمان نیز به زودی تحت تأثیر این پدیدهی نوظهور قرار گیرند. اینها صنایعی هستند که به اطلاعات فراوانی نیازمند هستند اما تا به حال به لطف نظامهای نظارتی محافظتی و محافظهکاری مصرفی ناشی از حساسیت نسبت به خطر، در مقابل اختلالات سکویی مقاومت کردهاند. وقتی یوتیوب ویدئویی مبتذل یا غیرمجاز را به کاربر نشان میدهد میزان آسیب کمتر از وقتی است که سکویی با سازماندهی ضعیف، وام گیرنده را به نزول خوار وصل کند، سکوی آموزشی اطلاعات علمی یا ریاضیاتی نادرست در اختیار دانشجو قرار دهد یا سکوی پزشکی، بیماری را به پزشک فاقد صلاحیت ارجاع دهد. با این همه، سکوهای لندینگ کلاب، اودمی و جاوبون در حال نابود کردن این بازارها هستند و آسیبهای اولیه را وارد کردهاند.
در پایان، ایجاد اختلال سکویی در این صنایع و سایر صنایع اساسا چالش فنی نیست. مبتکرانی که امیدوار هستند سکوهای جدید و بزرگ آینده را خلق کنند باید توجه خود را بر تعاملات اصلی در بازارهایی متمرکز کنند که امید دارند در آینده تصاحب می کنند و موانع محدود کننده ی پیش روی خود را مورد بررسی قرار دهند. رفع این موانع، ایجاد اکوسیستمهای سکویی در این بازارها را امکانپذیر خواهد کرد.
نکات
- سکوها به دلیل صرفه جوییهای نهایی برتر و ارزش ایجادشده درنتیجهی تأثیرات شبکهای مثبت قادر هستند از خط لولهها پیشی بگیرند. در نتیجه، سکوها سریعتر از خط لولهها رشد میکنند و در صنایعی که زمانی تحت تسلط لولهها بود جایگاه اصلی را تصاحب میکنند.
- ظهور سکوها به روشهای دیگری نیز در کسبوکارها اختلال ایجاد میکند. به منظور بهرهگیری از منابع جدید عرضه در فرآیند ارزش آفرینی، تغییر ایجاد میکند؛ با ترویج شکلهای جدید رفتار مصرفی، فرآیند مصرف ارزش را تغییر میدهد و با سازماندهی از طریق اجتماعات سکویی روند کنترل کیفیت را تغییر میدهد.
- پیدایش سکوها باعث تغییرات ساختاری در بسیاری صنایع شده است؛ به ویژه از طریق پدیدهی واسطهگری مجدد، جداسازی مالکیت و کنترل و تجمیع بازار.
- شرکتهای موجود میتوانند با مطالعهی صنایع خود از طریق لنزهای سکویی و ایجاد اکوسیستمهای ارزشآفرینی مختص به خود با اختلالات سکویی مقابله به مثل کنند؛ همان کاری که نایک و جنرالالکتریک درحال انجام آن هستند.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.