نقطه و خط در گستره اصلی یا گستره ترکیب
( نقطه و خط در گستره اصلی یا گستره ترکیب ) در ادامه مقاله مبانی هویت بصری ۱ باید بگوییم: در هر گسترهای (که چهار مرز بیشتر نداشته باشد) چهار مکان مناسب برای نقطه بیشتر وجود ندارد دو تای آنها سنگین و دو تای آنها سبک است این نقاط روی اقطار قرار دارند و به همین دلیل از اعتدال نسبی برخوردارند، در گسترههای مستطیلی شکل این نقاط رأس گوشههای راستی هستند که روی قطرها به وسیله عمودهایی که از رئوس مستطیل بر آنها استوار میگردند و اصطلاحا آنها را «محل گوشهی راست درونی»، یا «نقاط طلایی» گویند، آشکار میگردند. در گستره مربعی شکل، این چهار نقطه مرکزی بر هم منطبق میشوند، لیکن در چهار بخش مربع (که از رسم در میانگر عمود بر هم به وجود میآید) چهار نقطه دیگر به عنوان نقاط طلایی مربع آشکار میشوند که از برخورد قطرهای مربع و قطرهای نیمههای مربع به وجود میآیند. در پکیج جامع دیجیتال مارکتینگ تخصصی نوکارتو میتوانید پیرامون موضوع بازاریابی عناصر چند رسانه ای، اطلاعات جامعی را بهدست بیاورید.
خط
اگر نقطهها به یکدیگر آنقدر نزدیک شوند که دیگر نتوان آنها را از یکدیگر تشخیص داد، احساس دارا بودن امتداد در آنها تقویت میگردد و زنجیرهی نقاط تبدیل به عنصر بصری جدیدی به نام خط میشود. خط را میتوان به صورت دیگری نیز تعریف کرد و گفت خط نقطهی در حال حرکت، یا تاریخ حرکت نقطه است و سپس آن را به حرکت در میآوریم و اثر این حرکت به صورت ثبت شدهی خط باقی میماند.
در هنرهای بصری خط به خاطر ماهیت خاصش دارای توان و انرژی بسیار است. خط هرگز ساکن و ایستا نیست بلکه همیشه پرتحرک است و عنصر مهمی در طرحهای اولیه و خالی میباشد، در نتیجه ابزار پر اهمیتی برای تجسم بخشیدنهای اولیهی هر اثر بصری است و وسیلهای است برای نشان دادن صوری که هنوز در دنیای واقعیت وجود ندارد و فقط در خیال انسان است. کیفیت سیال و قابل انعطاف خط به آزادی در آزمودن و تجربهی شکلها کمک بسیار میکند و علیرغم آزاد بودن آن مبهم نیست، بلکه مشخص است، و حدود تصویر را تعیین میکند، و دارای جهت و هدف است. خط میتواند بسیار حساب شده و فنی به کار گرفته شود و نظایر این نوع خطوط در نقشههای بسیار دقیق فنی برای ساختن اشیا و نیز نقشههای معماری به کار میرود. خواه خط را بسیار آزاد و تجربی به کار بندیم، خواه بسیار حساب شده برای تصویر کردن آنچه هنوز پدیدار نیست و فقط در تصور انسان وجود دارد وسیلهای حیاتی است.
خط در عین حال وسیلهای است برای دستگاه علایم، مثل نوشتن، نگارش، نقشهکشی، علایم و برق و موسیقی و همگی نمونههای دستگاههای نشانهاند که خط در آنها مهمترین عنصر است. اما خط در هنر، مهمترین عنصر طراحی است، مطرح در هنر رمز و نشانه نیست که به جای چیز دیگری قرار گرفته باشد، بلکه خود مستقیما حاوی اطلاعات بصری لازم دربارهی پدیدهی مورد نظر است، که هر گونه عناصر بصری غیر لازم را از آن جدا کرده و به صورت ساده و روشنتر آشکار میکند. این خاصیت خط نقش بسیار مهمی در انواع حکاکیهای چاپی دارد اعم از آنکه روی چوب باشد یا فلزات یا چاپ سنگی.
خط میتواند، برای بیان حالات مختلف، صورتهای گوناگونی به خود بگیرد میتواند آزادانه و بدون نظم آشکار باشد، مثل برخی از طرحها از خصلت آزاد بودن خط برای بیان موضوعی سود میجویند.
خط میتواند در دست یک هنرمند بسیار ظریف و لرزان باشد و یا درشت و سنگین. خط ممکن است حالتی مردد و جستجوگر و یا سرگردان را به خود بگیرد مثل هنگام آزمودن طرحهای مختلف برای رسیدن به طرح اصلی و نهایی. خط به صورت دست نوشته تا حدودی نشاندهندهی خصلت و روحیهی نویسندهی خود است و میدانیم که آن لرزشهای خفیف و خاص برای روانشناسان بیانگر فعالیتهای ناخودآگاه ذهن ماست که تحت تأثیر فشارهای مختلف فکری قرار دارد. حتى خطوط مستقیم نیز که در نقشههای مکانیکی و بیجان فنی و معماری به کار گرفته میشود تا حدودی بیانگر احساسات و عواطف بسیار شخصی نقشهکش، و مهمتر از همه نشاندهندهی نحوهی بینش او نسبت به آن کارند.
در طبیعت، خط به صورت خالص به ندرت یافت میشود، ولی در محیط زیست اطرافمان میتوان آن را به وفور یافت، سیمهای برق یا تلگراف، ترکهای روی دیوارها، خطوط راه آهن، آنتن روی پشت بامها و غیره. از خط اغلب برای نشان دادن سایه – روشنهای مختلف و نیز کنار یکدیگر بودن چند نوع رنگمایه در یک طرح، استفاده میشود.
خط از بینهایت نقطههای نزدیک به هم یا به هم چسبیده، در یک ردیف و یک سو، به وجود میآید، نقطه پس از جابهجایی، برای این که در محل دیگری متوقف شود، زمانی را در بر میگیرد: زمان حرکت. بنابراین خود نمودار آن زمان میشود و میتوان به صورت یک اصل بیان کرد که: «خط نمودار زمان در یک اثر هنری است». و این زمان حد گذشته و حال است و هنوز آینده ندارد. زیرا از آغاز حرکت نقطه تا هنگام توقف و ایستاییش، زمانی را در بر میگیرد که گذشته است و تنها هنگامی میتواند آیندهای را القا کند که ادامهی آن و حرکت نقطهی زاییدهی آن دوام داشته باشد یعنی نگرند، حس کند که خط متوقف نشده و ممکن است تا بینهایت روان باشد. تنها خطی میتواند چنین ویژگی را ارائه کند که از محدودهی »اثر» فرا گذرد و بیننده را در فضا شناور کند. بنابراین «خطی که مرز «اثر» را میبرد و احساس فراگذاشتن از آن را ایجاد میکند، بیانگر اندیشهی آینده است»، چنین است که در آثار اسلامی و به ویژه در گنبدها و اطراف طاقها و سردرها، خط هرگز متوقف نمیشود و چنان به کار میرود که گویی آغاز و فرجامش در فضا است و بیننده را به تعلیق و شناوری در فضا میکشاند و به سوی حق راهبری میکند. خدمات تخصصی اینستاگرام اعتبار و تداوم کسب و کارتان را تضمین میکند.
خط از تماس ابزار بر گسترهی اصلی با زمینه و در طول زمانی مشخص به وجود میآید (خط نگاشتاری) اگر تماس نوازشگر گسترهی زمینه باشد، خط ملایم، آرام، دوست داشتنی و قابل ترحم است و هنگامی که نیروی تماس زیاده از حد گردد و خشونت ایجاد کند، خط خشمگین، ویرانگر، خشن، دردناک و توفنده است. چنین است که «خط نمایانگر حالات روحی و نحوهی مصرف نیروی انسانی است». ملایمت خطهای ماتیس، خشونت خطوط وان گوگ و مونش، منطق و نظام کاربردی رامبراند رؤیای لطیف خطوط «خرد – نگاره»، (مینیاتور)های ایرانی و شرق دور، آشفتگی خطوط رنگی پولوک و مارک توبی آمریکایی، همه گویای روحیهی هنرمندان و روحیهی زمان و محیط زیست و درون و بیرون آنهاست. خطوط مارپیچی میل به تکامل و خطوط مواج، تناوب اندیشه را بیان میکنند.
آنچه که به طور موجز ذکر شد، توجیه سادهی پیدایش خط از نقطه و کاربرد آن در تمام شاخههای هنرهای تجسمی، به ویژه هنرهای نگاشتاری است. اینگونه خط را میتوان در طبیعت، در همه جا دید، خواه در طبیعت «خود ساخته»، خواه در «طبیعت دست ساخته»، از شاخه های ریز و درشت و خشک بیبرگ درختان در زمستان تا مسیری را که شهاب در آسمان زیبای تابستان میآفریند؛ از طنابهای سیمی برق و فشار قوی در فضای آبی جو، تا باریکه راه ها، رودها و جادههای پهن بر گسترهی پهن دشتها، از خط بیپایان و یک دست افق تا خط پر پیچ و تاب و ناآرام مرزهای سایش کوهها بر آسمان؛ و پرتوهای نورانی تابنده از لابلای ابرها و رگههای شکستهی برق در شبهای زمستانی و غیره.
بنابراین خط از سه طریق به وجود میآید: ۱) خط ایجاد شده به وسیلهی نیروی وارد آمده بر نقطه (درونی یا بیرونی) تنها در یک سوی مشخص، که خطی است نگاشتاری این خود دارای سو و کشش و بیانگر حالات روحی و روانی وارد کنندهی نیرو بر نقطه است. ۲) خطی که از برخورد دو گستره در فضای مادی به وجود میآید و آن خطی است تجسمی و ملموس، ۳) خطی که از شکافتن تاریکی به وسیلهی روشنایی به وجود میآید (و برعکس) و آن خطی است تجسمی و محتوایی که برخلاف خط نگاشتاری، به جنبش و تحرکهای مختلف گرایش دارد. این خط به خودزدایی و ناپدید شدن میل دارد و میتواند حتی محو و ناپدید شود بیآنکه از تأثیر ایجاد شده به وسیلهی خلقتش کاسته گردد. در هر صورت این خط جدا کنندهی تاریکی از روشنی و بنابراین گسترههای متفاوت و در نتیجه زایندهی حجم است.
خط، همانند نقطه «موجودی است نسبی» و همیشه از سویی در ارتباط با زمینه یا گسترهی اصلی و از سوی دیگر در ارتباط با «خطهای» دیگر موجود در زمینه موجودیت و شخصیت خود را ابراز میکند، جادهی مستقیم یا پیچیده در صحرا نسبت به ابعاد فیزیکی هندسی پهن دشت زمینه، خط است لیکن نسبت به خط سفید میانیاش، گستره میباشد. این خط سفید میانی نیز نسبت به نخی سیاه که بر روی آن قرار گیرد، خود گستره میشود. یک تار مو، نخی است که اگر با «ریزبین»، (میکروسکوپ) دیده میشود چون تن قطور درختی حالتهای گسترهای به خود میگیرد و یک تیر چراغ برق دیده شده از دور با یک تنهی درخت در فضای گسترده و فراخ طبیعت خطی باریک است، همچنان که راه شیری آسمان که کهکشانی ساخته شده از بینهایت ستارگان خرد و درشت میباشد، در پهنهی آسمان لایتناهی خطی سفید است. با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتینگ شرکت نوکارتو میتوانید به کسب و کار خود رونق بخشید.
خط ارتباط دو سکون و دو خموشی است و از انفجار نقطهی خاموش به وجود آمده: «صوت»، «صدا» و «کلام» است؛ گفتار ممتد و کشیده است سخنوری است. خط ایجاد شده از «خطچههای» متعدد، بر حسب اندازهی خطچهها و شمار و نظم آنها، ترتیب واژههای یک گفتار و یک شعر است. خطچهها واژههایی هستند که از تکرار نقطهها (حرفها) و یا از ترکیب آنها به وجود آمدهاند.
خط ارتباط دو نقطه، دو عنصر، دو اندیشه را میسازد. خط ارتباط مرید و مراد، رهبر و رهسپر است، در این صورت، لزومی ندارد خط رسم شود. جهت نگاه، سوی حرکت، ارتباط رنگین، بسنده است خط را القا کند و اندیشه را از خاستگاهش بر جایگاهی بر نشاند.
خط، حرکت و جنبش است و بارور از نیروهای زایندهی سطح و حجم و فضا است و به هنگام ایجاد سطح و حجم فضا را نمایانگری میکند و چون خود نمایانگر زمان است، فضای ایجاد شده «زمان فضا» است، «نیرو – زمینه» است. بنابراین خصیصهی رنگپذیری دارد و با رنگپذیریاش گویا میشود. ترانه میسراید یا فریاد میکشد. آرامشبخش میشود و یا به طغیان وا میدارد. محزون میگردد یا شادی میافزاید. با ترکیب سوی حرکت با رنگ ویژگیهای خود را دگردیس میکند و مکمل رنگ در بیان روحی و روانی میشود. در موسیقی خط به وسیلهی ابزارهای همانند ویلون ایجاد میگردد که خود گونههای متفاوتی دارد و «خط گویا» است. به طور کلی همهی دستگاههای صوتی زهی آفرینندهی «خطوط صوتی» هستند. همچنان که دستگاههای ضربهای مانند طبل و تنبک و دایره نقطه میآفرینند. شما میتوانید با استفاده از پکیج جامع بازاریابی و تبلیغات تخصصی اینستاگرام باعث پیشرفت کسب و کار خود شوید.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.