کامپیوتر های دیجیتال و فناوری های نوین
( کامپیوتر های دیجیتال و فناوری های نوین ) بوش و تورینگ به نسلی از تئوریپردازان تعلق داشتند که تصورات و پیشبینیهای آنها حول محور مسائلی بود که در واقع از انجام آن عاجز بودند. در دهه ۶۰ تحول کامپیوتر های دیجیتال نسل جدید تئوریپردازان را به ارائه کاربردهای عملیتری از این ماشینهای جدید سوق داد.
Douglas Engelbart شکلهای جدید تعامل انسان – ماشین
Douglas Engelbart نیز مانند بوش معتقد بود که میتوان از کامپیوتر ها به عنوان وسیلهای جهت حل مشکلات انسانها استفاده کرد. او در مقاله “افزایش قدرت تفکر انسان، یک رویکرد مفهومی” سال ۱۹۶۲، پیشرفت بلافصل دستگاههای عملی را جهت افزایش قدرت فکری حلالهای مشکلات اجتماعی معرفی کرد.Engelbart به خوبی پتانسیل بسیار مختلف کامپیوتر ها را درک کرده و خیلی سریع برنامه های کاربردی فراتر از عملیات مرتبسازی و ریاضی سنتی را ارائه داد. در حقیقت، او استدلال آورد هر کس که از هر فرمی از نماد استفاده کند (زبان انگلیسی، تصویر نگاشت، منطق صوری یا ریاضیات) میتواند به طور چشمگیری از این مسأله بهره ببرد. از جمله ابتکاراتی که او در مقاله خود به آنها اشاره داشته میتوان از واژهپرداز (“که او به آن به عنوان یک دستگاه تایپ الکترونیکی با سرعت بالا و با ویژگیهای خاص مینگریست”) و طرح معماری به کمک کامپیوتر نام برد.
او اصرار میورزید که نیاز به صبر کردن برای یک درک پیشرفته ذهن آدمی و یا کامپیوتر های پرقدرتتر نیست پیشرفت در ازدیاد سیستم ها میتواند خیلی سریع صورت پذیرد. او سپس طبق توصیه خود عمل کرد. با بودجه دریافتی از آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته (ARPA)، تیمی از محققین در مؤسسه تحقیقاتی Stanford به وجود آورد و تا سال ۱۹۶۸ (در کنفرانس مشترک پاییزه کامپیوتر در سانفرانسیسکو) چندین ابتکار برجسته خود را در تعامل انسان – کامپیوتر ارائه داد. ماوس، پنجرههایی برای ویرایش متن و پست الکترونیکی از جمله ابتکارات وی بوده است. این مؤلفهها در سیستمی که او NLS نامید و یا ONLineSystem یکپارچه میشوند. Engelbart با معرفی یک رابط ملموس و جدید با کامپیوتر ها دریچهای را گشود که در آن از کامپیوتر ها میشد به عنوان وسیلهای جهت برقراری ارتباط با دیگران بهره جست. در پکیج جامع دیجیتال مارکتینگ تخصصی نوکارتو میتوانید پیرامون موضوع بازاریابی عناصر چند رسانه ای، اطلاعات جامعی را بهدست بیاورید.
Theodore Nelson ابر متن و ابر رسانه
Ted Nelson، از تئوریپردازان پیشگام ارتباطات اولیه کامپیوتر ای بود. او اصطلاحاتی چون ابر متن و ابر رسانه را در سال ۱۹۶۳ ابداع کرد تا دیدگاه خود را از شکلی جدید از ذخیرهسازی و فراخوانی اطلاعات نشان دهد. ابر متن یک متن تعاملی است که به سایر اطلاعات مرتبط میشود. از ماوس Engelbart امروزه جهت کلیک بر یک واژه استفاده میشود و به وسیله آن، یک کامپیوتر کاربر خود را به صفحه متنی دیگر منتقل میسازد که شامل یک تعریف، توضیح یا سایر اطلاعات مرتبط است. ابر رسانه این تعامل را به سایر رسانه هایی چون تصویر، صدا یا انیمیشن توسعه میدهد. دیدگاه Nelson عمیقا و بهطور مستقیم تحت تأثیر مقاله “Vannevar Bush ” As We May Think و اکتشافات پردازش تعاملی Douglas Engelbart قرار گرفته بود.
Nelson نیز همانند Bush بر ماهیتهای رابطهای افکار بشر تأکید داشته اما فرضیات او گامی فراتر گذاشته بود. دانش برای Nelson یک ماهیت درونی ساخت نیافته، “نور وسیعی از ایده ها و اطلاعات متکی به مدرک و دلیل و نه هرمی از حقایق” بود. او اظهار میدارد “تخصصگرایی، مکتبی جهانی از عدم درک متقابل و اهداف ویژه نامرتبط به هم به وجود آورده است و حال زمان آن رسیده که ما همه را دوباره نزد هم گرد آوریم”.
او دلیل میآورد که کامپیوتر در کانون این وظیفه قرار دارد.Engelbar NLS به همراه صفحه کلید، صفحه نمایش، ماوس و ارتباطات شبکه ای آن، Nelson را شدیدا به عنوان یک شگفتی و افتخار تحت تأثیر قرار داد. NLS نشان داد چگونه کامپیوتر توانست تحولی در خلق و انتقال دانش ایجاد کند. Nelson آغاز به برنامه ریزی منابع گسترده دانش کرد که اجتماعی از دستیابی مشترک به میراث به اشتراک گذاشته را به وجود میآورد. او نام این منبع فرهنگی و جهانی خود را “Xanadu” نامید که برگرفته از محل جادویی: “حافظه ادبی” بود که در شعر Samuel Taylor Coleridge بیان شده بود. پروژه Xanadu دیگر بر خواستههای دانشمندان و سایر متخصصین تمرکز نداشته و یک کتابخانه ابر متن، پویا و بسیار وسیع را در دسترس همگان قرار میداد. Xanadu همچنین از ویرایش مشارکتی و ردیابی تغییرات متن در طول فرایند بازبینی پشتیبانی میکرد و جمعی از نویسندگان معتبر و حق امتیاز توزیع را به وجود میآورد. هر چند Xanadu هنوز تکمیل نشده بود اما به عنوان مدلی از رویای اولیه Bush در دستیابی جهانی اینترنت خدمت میکرد.
در دیدگاه Nelson، ابر متن و ابر رسانه از قابلیت تغییر شکل کاربری ماشینها و همسو ساختن آنها در خدمت به مردم سراسر جهان برخوردار بود. همان گونه که او در سال ۱۹۷۴ اظهار میدارد: “حال که ما از چنین دستگاههای فوقالعادهای برخوردار هستیم، استفاده از آنها در راستای ارائه خدمتی حقیقی و آموزشی به مردم باید از اهداف اصلی جامعه باشد.” خدمات تخصصی اینستاگرام اعتبار و تداوم کسب و کارتان را تضمین میکند.
GUI Alan Kay و کامپیوتر چند رسانه ای
از جمله مخاطبین علاقمند به سخنرانی سال ۱۹۶۸ Alan Kay Engelbart بود. Kay، به عنوان دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاه یوتا، به رشته گرافیک تعاملی کامپیوتر معرفی شد. پایان نامه دکترای او در مورد یک دستگاه اطلاعات فردی، بسیار مشابه کامپیوتر لپتاپ مدرن بود. در ابتدای دهه ۷۰ میلادی، Kay به Xerox PARC (مرکز تحقیقات Palo Alto ) ملحق شد و یک گروه تحقیقات آموزشی را راهاندازی کرد. او در این مرکز، علاقه خود به فناوری کامپیوتر را با اکتشافات تئوریهای آموزشی گوناگون درهم آمیخت. هدف او طراحی کامپیوتر ای جهت پشتیبانی از شیوههایی بود که در آن افراد در حقیقت بتوانند چیزی را درک کرده، یاد گرفته و خلق نمایند. او نام این ماشین پیشنهادی خود را “Dynabook” گذاشت و به آن به عنوان یک “کامپیوتر شخصی” نگاه میکرد. اما واژه “شخصی” به مفهوم “مالکیت شخصی” برای Kay نبود بلکه مفهوم “محرمانه”، چیزی که ارتباط نزدیکی با فکر و علائق کاربر آن دارد، داشت. علاوه بر این، کاربران قرار نبود که متخصص کامپیوتر باشند بلکه تنها میبایست با نحوه استفاده از Dynabook آشنایی داشته باشند. این بدین معنا بود که Kay میبایست راهی طبیعی و شهودی بیابد که به وسیله آن افراد قادر به تعامل با کامپیوتر ها باشند.
راهکار Kay به “GUI” مشهور است تلفظ میشود “gooey” که به مفهوم رابط گرافیکی کاربر است. یک GUI از نمادهای گرافیکی به منظور نشان دادن مؤلفهها و فرایند های کامپیوتر ای (تصویری از یک صفحه تایپ شده برای نشان دادن یک فایل متنی، پوشهای جهت نشان دادن یک دایرکتوری و غیره) استفاده میکند. این مؤلفهها به وسیله دستگاههای ورودی نظیر ماوس یا صفحه کلید انتخاب شده و مورد استفاده قرار میگیرند. امروزه رابط گرافیکی کاربر تقریبا به وسیلهای جهانی تبدیل شده و بسیاری ارزش آن را فراموش کردهاند و گویی این وسیله نتیجه غیرقابل اجتناب فناوری در حال پیشرفت بوده است. در حقیقت، Kay ، GUI را به وسیله تطبیق فناوری با دیدگاههای تئوریپردازان آموزشی متعددی چون Seymour Papert Jean Piaget و Jerome Bruner ابداع کرد. رابطی که Kay طراحی کرده بود یک وسیله شهودی بود زیرا در بیرون از اصول بنیادین آموزشهای بشری رشد مییافته.
Dynabook همچنین به پشتیبانی از بسیاری از فعالیتهای ابتکارآمیز و خلاق میپرداخت. Kay به کامپیوتر به عنوان یک دستیار قدرتمند در نوشتار، نقاشی و تصنیف موسیقی نگاه میکرد. گروه تحقیقات او برنامه هایی را به منظور پشتیبانی از هر یک از این نواحی طراحی کردند که به ماشین امکان نمایش گرافیک، نواختن موسیقی و پردازش اعداد و متن ها را میداد. در حقیقت، Dynabook یک کامپیوتر چند رسانه ای تمام بود که او آن را ” فوق رسانه ” نامید، ماشینی که میتوانست هرگونه رسانه ای را در خود جای دهد.Dynabook همچنین بدون حالت بود. کاربران قادر به حرکت دادن آن میان چندین رسانه متفاوت بودند بدون آن که خود را محدود به حالتهای نوشتار، نقاشی و یا متحرکسازی کنند. آنها بیدرنگ قادر به سوئیچ کردن به رسانه ای دیگر و یا پرداختن به فعالیتی دیگر تنها با کلیک در پنجرهای دیگر بودند.
Dynabook به مدلی برای پردازش چند رسانه ای شهودی و دستیافتنی تبدیل شد و علیرغم این که هیچگاه تولید نشد اما اولین کامپیوتر GUI تجاری، Xerox Alto را که در سال ۱۹۷۳ تولید شد، شدیدأ تحت تأثیر قرار داد. با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتینگ شرکت نوکارتو میتوانید به کسب و کار خود رونق بخشید.
Steve Jobs انقلاب سخت افزار چند رسانه ای
یک دستگاه کامپیوتری خودکفا را که قابل حمل نیز بوده در قالب و اندازه نوتبوکهای معمولی تصور کنید. حال فرض کنید که این سیستم دارای قدرتی است که بر حس دیداری و شنیداری شما افزوده و از ظرفیت کافی جهت ذخیرهسازی هزاران صفحه معادل منابع مرجع، اشعار، نامهها، رسیدها، رکوردها، نقاشیها، انیمیشنها، پارتیتورهای موسیقی، شکل موجها، شبیه سازی های پویا و هر چیز دیگری که تمایل به یادآوری، بازیابی و یا تغییر دارند، برخوردار است.
درک آنچه دیدگاه Kay از شکلی جدید از کامپیوتر چند رسانه ای مطرح میکرد، توسط بسیاری از مردم در سال ۱۹۷۷ چیزی فراتر از یک رویای وسوسه برانگیز بود. اما Steve Jobs و شرکت کامپیوتر ای Apple آن را تغییر دادند.
Steve Jobs و Steve Wozniak در سال ۱۹۷۶ شرکت کامپیوتری Apple را تأسیس کردند. در سال ۱۹۷۹، Jobs پس از ملاقات با Xerox PARC بسیار تحت تأثیر ایده رابط گرافیکی کاربر قرار گرفت. Jobs، در GUI، پتانسیل یک انقلاب و تحول را دید. انقلابی که به افراد امکان استفاده از کامپیوتر را بدون داشتن درکی از فرمانهای سری کامپیوتر میداد. در سال ۱۹۸۴، به این ایده “انسان گرایانه” نمایهای فنی در Apple Macintosh بخشیده شد.
Macintosh به عنوان رقیبی مستقیم در برابر کامپیوترهای شخصی IBM تصور شده و بازاریابی میشد. در دهه ۸۰، IBM از سیستم عامل Microsoft DOS استفاده کرد. کاربران کامپیوتر فرمانهای رمزگونه به منظور راهنمایی ماشینها در اجرای وظایفی چون بارگذاری برنامه ها، ذخیرهسازی فایلها و یا دستیابی را به دستگاههای ذخیرهسازی تایپ میکردند. این رابط خط فرمان کاربران را به فراگیری زبان کامپیوتر، زبانی که افراد بسیار معدودی آن را یک زبان شهودی مییافتند، وامیداشت.
GUI، که بعدها در Apple توسعه یافت و اصلاح شد، کاربران را به کنترل کامپیوتر از طریق آیکونها با رابطههای انسانی آشنا، نظیر desktop پوشههای فایل، سطلزباله (trashcan) و نمادهایی مشابه آن مجاز ساخت. این نمادهای گرافیکی تنها بخشی از دیدگاه چند رسانه ای Apple بود. مکینتاش، اولین تولید انبوه کامپیوتر های شخصی با پشتیبانی صدای توکار بود. در حقیقت، اولین مکینتاش، خود را با سخنگویی و تکلم به مخاطبین معرفی کرد.
دیدگاه ابزار ارتباطی”Jobs” که میتوانست نیاز وسیعی از افراد را تأمین کند هم اکنون عملی شده است. موسیقیدانان، هنرمندان گرافیک، ناشرین، دانشمندان و مهندسین به زودی از مکینتاش استفاده میکردند. در نهایت میلیونها مکینتاش به فروش رسید.GUI و عملیات چند رسانه ای به ابتکارات گسترده در بازار تبدیل شدند. در سال ۱۹۸۵، شرکت مایکروسافت ۱۰ Windows یک رابط گرافیکی کاربر را به سیستم عامل DOS خود افزود. بیرون آمدن Windows در بازار به مناقشه قانونی میان شرکت Apple و Microsoft انجامید. شرکت Apple مایکروسافت را به قانون شکنی از حقوق GUI خود متهم ساخت. اما سرانجام Apple در ممانعت از تکثیر سیستم عامل Windows، و جامه عمل پوشاندن به مقاصد Jobs با شکست مواجه شد.
مکینتاش، در نبرد تن به تن با IBM در حقیقت شرکت نسبتا کوچکی بود… که میگفت: “چند لحظه صبر کنید، راه شما غلط است… و ما قرار است که راه درست را به شما نشان دهیم. آنگاه بود که شرکت مکینتانش راه خود را پیش گرفت و خیلی بهتر نیز عمل کرد. این شرکت شما را شکست خواهد داد”.
و چنین نیز شد. امروزه دیگر نیاز به سخن گفتن از کامپیوتر های چند رسانه ای وجود ندارد و آن هم به این دلیل که پردازش همیشه تمامی رسانه ها را در خود تلفیق کرده است. شما میتوانید با استفاده از پکیج جامع بازاریابی و تبلیغات تخصصی اینستاگرام باعث پیشرفت کسب و کار خود شوید.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.