تراز کردن و برجسته ساختن چه اهمیتی دارد؟

( تراز کردن و برجسته ساختن چه اهمیتی دارد؟ ) چیزی که قابل پیش‌بینی است و در محل مورد انتظار قرار گرفته باشد دارای جاذبه‌ای خاص است، ولی این جاذبه در مقابل پدیده‌ای غیرمنتظره رنگ می‌بازد. نقطه مقابل هماهنگی و تعادل در ترکیب بندی ، عنصر بصری است که غیرمترقبه و با فشار و تأکید ارائه می‌شود. در روان‌شناسی به این دو قطب، لولینگ (leveling) و شارپنینگ (Sharp ening) یا تراز کردن و برجسته ساختن می‌گویند. مثال ساده برای تراز کردن ، نقطه ای است در مرکز ساختمانی یک شکل. قرار گرفتن یک نقطه در این محل، موجب هیچ نوع تعجب بصری نمی‌شود، زیرا همان‌طور که انتظار می‌رفت با شکل در هماهنگی کامل قرار گرفته است. ولی اگر نقطه در گوشه‌ی سمت راست قرار گیرد، نمونه‌ی بسیار ساده‌ای از حالت برجسته ساختن آن است. در این‌جا نه فقط از ساخت محور عمودی خارج شده است بلکه از محور افقیت نیز دور شده است و حتی بر وتر مایل نیز منطبق نیست. برجسته کردن و تراز نمودن در هر دو مثالی که نشان داده شد از نظر طراحی کاملا واضح است. ما به وسیله درک حسی خود که به صورت خودکار عمل می‌کند. در پکیج جامع دیجیتال مارکتینگ تخصصی نوکارتو می‌توانید پیرامون موضوع بازاریابی عناصر چند رسانه ای، اطلاعات جامعی را به‌دست بیاورید.
می‌توانیم به سهولت وجود تعادل یا نبودن تعادل در آن‌ها را تعیین کنیم و این وضع انتزاعی را به آسانی در آن تشخیص دهیم. اما نوع سومی نیز در ترکیب بندی بصری می‌تواند وجود داشته باشد و آن وضعی است که نقطه به وضوح نه برجسته شده است و نه تراز در این حالت چشم برای تعیین وضع تعادل اجزای ترکیب بندی دچار زحمت زیادی می‌شود، این حالت را مبهم می‌نامیم. هر چند در زبان و کلام نیز چنین حالتی وجود دارد ولی نمایش بصری آن قدری با زبان تفاوت دارد. ابهام بصری مانند ابهام در کلام منظور اصلی ترکیب بندی را گنگ و نامفهوم می‌سازد، و فهم معنا را دشوار می‌کند، و این نوع ابهام جریان طبیعی تعادل بخشیدن را مختل می‌سازد و گاه به علت این نوع بیان، که از نظر فضایی فاقد معناست، القای منظور اصلی ناممکن می‌شود.
ایجاد این وضع مبهم از نظر قواعد اصولی بصری نیز غلط است از میان کلیه‌ی حواس انسان حس باصره کمتر از همه نیرو تلف می‌کند. تعادل و توازن خواه به صورت آشکار و خواه بسیار ظریفانه و نیز دیگر روابط متقابل بصری با یکدیگر به وسیله دیدن تشخیص داده می‌شود. اگر این کار ویژه را به عللی مختل و سردرگم کنیم عملی بس مخرب انجام داده‌ایم. بنابراین درست نیست که به عمد در اشکال بصری خود این حالت مبهم را به وجود آوریم و بهتر است آن‌ها یا هماهنگ باشند و یا به روشنی ضد یکدیگر باشند.

امتیاز پایین سمت چپ

علاوه بر تأثیر مثبتی که از روابط عناصر با ساخت کلی طرح حاصل می‌گردد از دو راه دیگر نیز می‌شود پدیده‌ی فشار را در یک عنصر بصری افزایش داد. اول آن‌که در هر میدان بصری به قسمت پایین سمت چپ رغبت بیشتری نشان داده می‌شود برای بهتر نشان دادن این موضوع از نمودار استفاده می‌کنیم، چشم هنگام نگریستن ابتدا نوعی ردیابی در جهت‌های خطوط مرجع عمودی و افقی انجام می‌دهد و سپس ردیابی در سمت پایین و چپ انجام می‌گیرد. خدمات تخصصی اینستاگرام اعتبار و تداوم کسب و کارتان را تضمین می‌کند.
این تمایل حسی ثانویه‌ی چشم علل زیادی دارد، ولی نمی‌توان آن را به عنوان یک گرایش اولیه به اثبات رساند. راغب بودن به بخش چپ میدان بصری شاید تا حدودی به علت تأثیر طرز خواندن و نوشتن که در زبان‌های اروپایی رایج است و از چپ به راست صورت می‌گیرد باشد. در این باره تحقیقات کمی انجام گرفته است و برای مثال هنوز به درستی نمی‌دانیم که چرا به طور غالب موجوداتی راست دست هستیم و توقابی خواندن و نوشتن، که در بعضی از زبان‌های از چپ به راست دستی در فرهنگ‌هایی که شیوه‌ی نگارش آن‌ها از بالا به پایین و یا از راست به چپ است نیز به همین صورت غالب دیده می‌شود. در هر صورت به دلایلی نه چندان روشن، سمت چپ میدان دید نزد ما از اهمیتی خاص برخوردار است و این حقیقت در عمل ثابت شده است. اگر به حرکات چشم بیننده‌ای که بر پرده سینما قبل از شروع نمایش فیلمی دوخته شده است نگاه کنیم مطلب بالا بریمان روشن می‌شود.
موضوعی که قبلا بدان اشاره شد شاید هنوز به صورت قطعی ثابت نشده است ولی نمی‌توان انکار کرد که اختلاف وزن بالا و پایین و چپ و راست در تصمیم‌گیری‌های مربوط به ترکیب بندی دارای اهمیت زیادی است و آگاهی به آن، دانش و فهم ما را از فشار بصری بالا می‌برد.
البته این مطالب را می‌توان برای کسانی که با دست چپ می‌نویسند و یا اقوامی که خواندن و نوشتن در فرهنگ آن‌ها از چپ به راست نیست، با اندکی تغییر اصلاح کرد.
هرگاه عوامل بصری، منطبق با انتظامات ما باشد ترکیب بندی حاصل تراز  شده است و در آن فشار بصری به حداقل تقلیل یافته است. هرگاه شرایط برعکس باشد، یک ترکیب بندی یا کمپوزیسیونی با حداکثر فشار بر حواس خود خواهیم داشت. به عبارت دیگر آن عناصر بصری که در نواحی فشار واقع هستند نسبت به آن‌هایی که تراز  شده‌اند، از لحاظ بصری دارای وزن بیشتری هستند. منظور از وزن در این‌جا توانایی آن‌ها در جلب نظر چشم به خود می‌باشد و واضح است که این موضوع در ترکیب بندی از اهمیتی خاص برخوردار است.
این مطلب را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده نمایید. در این شکل که می‌توان آن را طرح یک نقاشی از طبیعت بی‌جان در نظر گرفت یک سیب در سمت راست ناحیه‌ی فشار تابلو قرار گرفته است و سیب‌های سمت چپ ناحیه‌ای که چشم بدان میل بیشتری دارد و این کار موجب موازنه و تعادل در کار شده است اگر سیب سمت راست را کمی بالاتر ببریم باعث می‌شود اهمیت آن در ترکیب بندی فزونی یابد.

وزن یا اهمیت شکل ها با سادگی و نظم آن‌ها نسبتی عکس دارد. هر چه شکلی پیچیده‌تر، بی‌ثبات‌تر و نامنظم‌تر باشد، فشار بصری موجود در آن نیز افزایش می‌یابد و در نتیجه چشم را بیشتر به سوی خود جلب می‌کند. این دو گروه شکل ها در ترکیب بندی ها دو مقوله‌ی عمده را تشکیل می‌دهند و در واقع گروه شکل های متوازن و منطقی و هماهنگ را در مقابل شکل های مبالغه‌آمیز و تحریف شده و عاطفی تشکیل می‌دهند. با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتینگ شرکت نوکارتو می‌توانید به کسب و کار خود رونق بخشید.
در نظریه‌ی روان‌شناسی گشتالت قانونی وجود دارد به نام قانون پرگنانس که مطابق آن نام خوب به ساخت‌ها و سازمان های روانی خاصی اطلاق می‌شود که با اوضاع و احوال حاکم وفق داشته باشند. در زمینه‌ی معنای یک اثر بصری کلمه‌ی خوب واژه‌ی روشن و گویایی نیست، برای آن‌که کلمه یا تعریفی را دقیق‌تر به کار برده باشیم بهتر است به جای آن بگوییم از نظر عاطفی کمتر تحریک کننده، یا ساده‌تر و بدون پیچیدگی که همه‌ی آن‌ها به وسیله‌ی نوعی قرینه‌سازی ( تراز ) به وجود آمده‌اند. طرح‌هایی که تعادل در آن از طریق محور مرکزی برقرار می‌شود نه فقط آسان فهم‌تر هستند بلکه اجرای آن نیز نسبتا سهل است، زیرا برای ایجاد موازنه در آن‌ها از فرمولی بس ساده استفاده می‌شود. اگر نقطه‌ای در سمت چپ محور قرار گیرد حالت عدم تعادل در آن ظاهر می‌شود. پس با افزودن نقطه‌ای دیگر در سمت مخالف به آن موازنه می‌بخشند. هنگامی که از این شیوه در یک کمپوزیسیون استفاده شود، تأثیری قوی حاکی از وجود نظم ایجاد می‌شود. معابد یونانیان قدیم بهترین مثال کلاسیک از این تقارن هستند و از این رو یکی از روشن‌ترین و متین‌ترین شکل های بصری به حساب می‌آیند.
ولی در طبیعت و آثار مصنوع بشر تعادل کامل و بی نقص به ندرت یافت می‌شود. می‌توان استدلال کرد که رسیدن به حالت تعادل اگر از طریق فن یا تکنیک نامتقارن‌سازی انجام شود، از تحرک بیشتری برخوردار خواهد بود. ولی استفاده از این فن به سادگی فن قرینه‌سازی نیست. تنوع حالات گوناگونی در شیوه‌ی بصری بستگی به عوامل مختلفی در کمپوزیسیون، نظیر وزن، اندازه، و محل قرارگیری دارد. شما می‌توانید با استفاده از پکیج جامع بازاریابی و تبلیغات تخصصی اینستاگرام باعث پیشرفت کسب و کار خود شوید.

برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینه‌های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.