نوروفایننس چیست و چه کمکی به مدیران میکند؟
( نوروفایننس چیست و چه کمکی به مدیران میکند؟ ) شما کارشناس یک شرکت بیمه برای کم کردن خسارات حادثهی غرق شدن سه کشتی بیمه شدهی حمل کالا در سواحل آلاسکا در روز گذشته هستید، اگر در عرض ۷۲ ساعت، محمولهی هر کشتی از آب بیرون کشیده نشود، از بین خواهد رفت. در مجموع، ۲۰۰ هزار دلار ارزش محمولهی هر کشتی است. مالک شرکت نجات دریایی به شما تو راه حل پیشنهاد میکند.
اول: این شرکت میتواند تنها محمولهی یکی از کشتیها را نجات دهد، یعنی تنها ۲۰۰ هزار دلار.
دوم: این شرکت به احتمال یک سوم، میتواند هر سه محموله کشتیها یعنی ۶۰۰ هزار دلار را نجات دهد. اما باید توجه داشت به احتمال دو سوم هیچ چیزی بیرون کشیده نخواهد شد.
شما به عنوان کارشناس و مدیر، کدام راه را انتخاب میکنید؟ در پکیج جامع دیجیتال مارکتینگ تخصصی نوکارتو میتوانید پیرامون موضوع بازاریابی تبلیغات اینترنتی ، اطلاعات جامعی را بهدست بیاورید.
پاسخ شما به این سوال، حاکی از نوع تصمیم گیری مدیریتی شما خواهد بود که به نوبهی خود تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارد. دانش عصب – مالی یا نوروفایننس به عنوان یک حوزهی میان رشتهای جدید، تصمیم گیری مدیران تجاری در امور مالی را مورد مطالعه قرار میدهد.
عصب – مالی (نوروفایننس)
نوروفایتنس ، حوزهی نوپای میان رشتهای است که از علوم رفتاری مالی ، اقتصاد رفتاری ، تئوری بازی رفتاری و علم عصب – اقتصاد تشکیل شده است و از طرفی این حوزهی نوپا پلی میان روانشناسی، عصب شناسی و رفتار سرمایه گذار و مدیر تجاری است. این حوزهی مطالعاتی جدید، ریشه در تحقیقات ارزیابی تفکر از نظر تئوری منطقی دههی ۱۹۷۰ و پس از آن رشد حوزهی اقتصاد رفتاری در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دارد. نوروفایننس به این مقوله میپردازد که چه معیارها و عواملی، تصمیم مدیران تجاری را تحت تاثیر قرار میدهد.
نوروفایننس در آغاز شکل گیری، از دل رشتهی رفتاری مالی به وجود آمده است که در دهه ی ۱۹۹۰ به عنوان یک رشتهی کلاسیک ایجاد شده بود، از آن جا که رویکردها و مدل های آن حوزه بر اساس الگوهای منطق کلاسیک بنا شده است، برخی از مقولههای حوزهی تجارت در امور مالی ، نحوه تصمیم گیری مدیران تجاری و عوامل گوناگون دیگر این عرصهی نوین را به روشنی توضیح نمیدهد، به همین دلیل از دل آن، رشتهی نوپای عصب – مالی شروع به شکل گیری کرد. این دانش به دنبال پاسخ پرسشهای فراوانی است. از جمله این که:
- * چرا برخی افراد در امور مالی خود خطرهای بزرگی میکنند و برخی خیر؟
- * چرا عدهای از مردم پول کمی برای دوران بازنشستگی خود پسانداز میکنند و برخی خیلی زیاد؟
- * چرا برخی سرمایه گذاران، دارای اعتماد به نفس زیادی هستند و برخی نه؟
دیوید ادوارد یکی از پژوهشگران این حوزه میگوید: نوروفایننس یک شاخهی جدید از علوم اقتصاد رفتاری است که حوزهی مالی بازار – تجارت و نحوه تصمیم گیری مدیران را با به کارگیری نوروتکنولوژی و انجام آن بر روی رفتارهای تجاری تجزیه و تحلیل میکند. نوروفایننس به این میپردازد که مغز ما به عنوان یک مدیر چه طور تصمیم میگیرد. در واقع مغز ما چه طور زمانی که با یک انتخاب مالی رو به رو میشویم، کار میکند؟ وی معتقد است با بسط این حوزهی میان رشتهای جدید، مدل های کلاسیک منطقی شکست خوردهی پنجاه سال گذشته را نیز میتوانیم به راحتی توضیح دهیم. پژوهشگران این حوزه اعتقاد دارند هدف نوروفایننس به طور کلی در چند بعد اساسی طبقهبندی میشوند.
- * ارتقای فهم و تفاسیر ما از امور مالی بازار و تجارت و نحوهی عملکرد مدیران به وسیلهی شناسایی ویژگیهای فیزیولوژیکی و روانی که این رفتارها را تحت تاثیر قرار میدهند.
- * همبستگی میان این ویژگیها با موفقیتها و شکستها.
- * ارائهی روشهای آموزشی برای ارتقای عملکرد تجاری ابرازهای فناوری.
نظریه های نوروفایننس اعتقاد دارند توانایی رفتار منطقی، ریشه در حالات جسمی – روانی دارد. نوروفایننس بر این فرضیه استوار است که افراد دارای حالات ذهنی و روانی گوناگونی هستند که در توانایی تصمیم گیری منطقی و موفقیت آنها به عنوان مجریان تجارت ملی نقش اساسی ایفا میکند.
تجارت موثر یک عملکرد مغزی است. پژوهشگران بر اساس آنالیز آماری جدید، به این نتیجه دست یافتهاند که بیش از ۸۰ درصد محصولات و خدمات با شکست روبه رو میشود. این پدیده به طور کلی در یک دورهی شش ماهه فروش محصولات و خدمات به مشتریان توسط شرکتهای بزرگ و برندهای جهانی مورد مطالعه بوده است. عواملی جدا از روشهای صحیح معامله، دادوستد و شیوههای نوین تجاری وجود دارد که رفتارها و تصمیم های مدیران و مشتریان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، پژوهشگران بر اساس یافتههای حوزههای گوناگون، به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر مدیران تجاری به درستی نمیتوانند ذهن مشتریان را درک کنند. آنها آشکارا در آنالیز رفتارهای مشتریان خود دچار مشکل هستند و به توانایی خواندن، درک کردن، تفسیر کردن و پیشبینی ذهن مشتریان نیاز دارند که طبق دیدگاههای حوزهی عصب شناسی، نظریهی ذهن گفته میشود. خدمات تخصصی اینستاگرام اعتبار و تداوم کسب و کارتان را تضمین میکند.
حتی گاهی مدیران از دسترسی به محتویات ذهن خودشان نیز عاجز میمانند مشکل اصلی این جاست که مدیران ذهن خودشان را به درستی نمیشناسند و در مواردی که نیازمند تفاسیر درست و دقیق بر اساس اطلاعات موجود هستند. از این کار ناتوان میمانند. از آن جا که مدیران از ذهن خود به خوبی آگاهی ندارند، ذهن مشتریان خود را نیز به درستی تفسیر نمیکنند و ارتباطات میان آن چه در مغز خود و مشتری میگذرد و پل ارتباطی میان این دو را به خوبی درک نمیکنند. این، همان عاملی است که تجارتهای بزرگ و تصمیم های ملی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و در پی آن، تجارتهای کوچک و بزرگ را به شدت دچار مشکلات عدیده و ضرر فراوان میکند. با وجود فناوری های امروزین و موفقیتهایی که در عرصهی تجارت و رقابت وجود دارد، بازرگانان و مدیران موفق باید دامنهی رشتههایی را گسترش دهند که به کمک آنها، استراتژیهای جدید دستهبندی و نوآوری تجاری و اقتصادی را کسب کنند.
اگر ذهن مدیر مالی و ذهن مشتری را به یک طیف تشبیه کنیم، فاصلهی میان این دو طیف را دانش حوزهی نورومارکتینگ ، عصب شناسی و عوامل موثری که در این حوزه بر تصمیم گیری های ناخودآگاه مشتری اثر دارد نظیر آگهی های بازرگانی، نوع و تاثیر برند، رفتار مشتری و اخلاق در امور مالی ، به عنوان یک روش موثر در امور تجاری و تصمیم های مالی و اقتصادی بزرگ به مدیران پیشنهاد میدهد.
هنگامی که یک مدیر تجاری به خوبی خود را میشناسد، از ویژگیهای فیزیولوژیک و روانی خود به خوبی آگاه است، میداند چه عوامل و سوگیریهایی ممکن است تصمیم های وی را مخدوش کند، یا چه زمانی برای تصمیم گیری مناسب است و چه زمانی نامناسب است، آگاهی دارد به چه نوع خطاهایی در تصمیم گیری های خود دچار است، خواهد توانست به خوبی برای پل زدن به ذهن مشتری خود از اطلاعاتی که در حوزهی نورومارکتینگ ارائه میشود، استفاده کند و تجارت و تصمیم گیری موثرتری را برای خود رقم بزند.
برخی مدیران به عنوان کارشناسان حرفهای، همیشه در حوزهی علمی خود به روز هستند و اطلاعات جامع و کاملی در عرصهی کاری خود دارند. ایشان با به دست گرفتن یک پروژه کاری جدید، سوالات مهمی در سر میپرورانند. آنان پیوسته به سراغ علوم روز و دانشهای مرتبط با حوزهی کاری خود میروند و برای ارتقای حوزهی خود استفاده میکنند تا کیفیت کار خود را بالا ببرند. چیزی که مدیران موفق باید بدانند این است که ارتقای همهی نتایج تجارت و درک بهتر از تجارت مالی ، علاوه بر دانش عمومی، شناخت ویژگیهای روانشناختی و فیزیولوژیکی خویش است که رفتارهای تجاری را تحت تاثیر قرار میدهند، برای این مهم، یک مدیر موفق باید داده های فیزیولوژیک یا جسمی خود، نظیر ضربان قلب، سرعت تنفس، سرعت گردش خون و حالات مردمک چشم خود را در هنگام تصمیم گیری های مهم، تجزیه و تحلیل کنند تا تاثیرات گوناگون فیزیولوژی بر تصمیم های مالی مشخص شود. با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتینگ شرکت نوکارتو میتوانید به کسب و کار خود رونق بخشید.
کارکردهای تجاری مدیران و سرمایه گذاران ممکن است تحت واکنشهای هیجانی روانی و فیزیولوژیکی، آسیب ببیند. لو و رپین طی مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام دادند، دریافتند هنگامی که سرمایه گذاران تجاری تصمیم های مالی میگیرند ارتباط بسیار زیادی میان ویژگیهای فیزیولوژی آنها مانند رسانایی پوست، سرعت گردش خون، سرعت ضربان قلب، حجم تنفس، درجه حرارت بدن، و حالات هیجانی وجود دارد آنان دریافتند پاسخهای هیجانی و عوامل جسمی – روانی در فرایند تصمیم گیری مدیران تجاری دارای نقش اساسی است.
برای مثال دو مدیر مالی متخصص بورس و اوراق بهادار را در نظر بگیرید که هر دو درگیر یک تصمیم گیری مالی هستند و در تالار سهام، تابلوی اعلان قیمت سهام را مشاهده میکنند تا تصمیم بگیرند آیا سهام خود را بفروشند یا آن را نگاه دارند. مدیر لول فردی با تواناییهای یک مدیر موفق است که به خوبی سرمایه گذاری در بورس و دغدغههایش را میشناسد، میداند همه چیز به یک لحظه تصمیم وی بستگی دارد. او به خوبی در مورد ویژگیهای روانی خود آگاه است و میداند که گاهی هنگام تصمیم گیری های بزرگ دچار استرس و تنش میشود، وی ویژگیهای فیزیولوژی همراه این حالات یعنی ضربان قلب، گردش خون و سرعت تنفس خود را میشناسد. وی میداند اول باید به اندازهی کافی بر خود مسلط باشد تا بتواند بر اساس عوامل جسمی و روانی، با اطلاعات علمی و تجربی خود، در موقعیت محیطی تالار بورس، بهترین و کاراترین تصمیم را بگیرد تصمیم وی، تنها با رفع نواقص و خطاهای شناختی، تصمیم درست و مناسبی خواهد بود.
اما مدیر دوم نیز یک مدیر موفق در عرصهی سهام است. وی فردی با ویژگیهای روانی یک مدیر باکفایت است. اما از نظر جسمانی دچار بیماری آریتمی قلبی، یعنی نامنظمی و نوسان در ضربان قلب است. این عارضه گاهی وی را در مکان های عمومی دچار وحشت و تنش میکند. این مدیر در شرایط تنش بالا و تصمیم های سخت و آنی به شدت دچار آریتمی میشود. در لحظهی تصمیم گیری ، وی از این حالت خود به خوبی آگاه است. اما به دنبال این مهم است که بر خود مسلط باشد و تصمیمی که میگیرد درست و در مهار وی باشد. همین تلاش برای مهار شرایط و تسلط بر حالات خود و محبط، وی را دچار ابهام و سردرگمی میکند، در نتیجه با تمام توانمندی و آگاهیها و در نظر گرفتن عوامل روانی و محیطی، ممکن است تصمیم وی درست نباشد. چرا که برخی از عوامل فیزیولوژی و روانی تصمیم وی را تحت تاثیر قرار میدهند. پس احتمال آن که این مدیر در برخی تصمیم های مالی خود دچار نوسان و شکست و تبعات دیگری شود، وجود خواهد داشت. آنچه مهم است، شناخت همه جانبهی ویژگیها و معیارهایی است که تصمیم گیری مدیران را تحت تاثیر قرار میدهد. فراتر از این که این ویژگیها فردی و درونی باشد یا بیرونی و تحت تاثیر افراد یا حتی گروههای کاری، در حیطهی یافتههای نوروفایننس یا ابزارهای علوم اعصاب و اقتصاد رفتاری به شمار میآید. موضوع مهم. فهم آن است که چطور یک مدیر موفق تصمیم میگیرد و برای انتخاب خود باید چه متغیرهایی را در نظر داشته باشد. شما میتوانید با استفاده از پکیج جامع بازاریابی و تبلیغات تخصصی اینستاگرام باعث پیشرفت کسب و کار خود شوید.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.