شاخص کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ
شاخص کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ به میزان دسترسی موفقیت بازاریابان در اهداف خود میپردازد. استفاده از شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال منجر به فروش بیشتر محصولات و داشتن بینشی دقیق و عمیق از اعمال کسبوکارها میشود. KPI در دیجیتال مارکتینگ همانند پلی است که مشاغل را در رسیدن به اهداف خود یاری میکند.
مشاغل پس از راهاندازی هر محصول جدید، یک کمپین بازاریابی یا رویکرد جدیدی را درزمینه فروش ارائه میکنند و قصد دارند در اسرع وقت از میزان اثربخشی آن آگاه شوند. برای انجام این امر، معیارها و اعداد خاص مشخصکننده عملکرد پروژه ردیابی میشوند. شاخصهای عملکرد به اندازهگیری کمی از میزان موفقیت بازاریابی دیجیتال با توجه به بودجه میپردازند. اکثر بازاریابان دیجیتال با KPI ها کاملاً آشنا هستند و دلیل اهمیت آنها را درک میکنند. کسبوکارها از این معیار برای دانستن میزان برتری خود نسبت به رقبا استفاده میکنند.
این شاخص یک رویکرد یکپارچه و مناسب برای کلیه پروژهها و کمپینها نیست. مشاغل نباید با دنبال کردن مجموعهای از KPI ها انتظار داشته باشند که اعداد میزان موفقیت کلیه تلاشهای بازاریابی آنان را ثابت کنند؛ بنابراین، محدود کردن شاخصها به مهمترین و مرتبطترین آنها امری بسیار مهم است. برخی از شاخصهای عملکرد برای یک پروژه کاملاً بیربط هستند، اما برای سایر پروژهها جزء مهمی محسوب میشوند. وجود تعداد بسیار زیاد یا بسیار کم از این معیار، منجر به ایجاد تصویری اشتباه از نتایج برای مشاغل میشود. ازاینرو، باید آنها را پس از پیوند به اهداف تجاری بر اساس کانالها تجزیه کرد. علاوهبراین، شاخصهای عملکرد نیز مانند اهداف باید مشخص، قابلاندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و محدود به زمان مشخص باشند.
آمار و ارقام موجود در رابطه با شاخص کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ
بر اساس eMarketer (یک شرکت تحقیقاتی مبتنی بر اشتراک برای ارائه بینشها و روندهای مربوط به بازاریابی دیجیتال، رسانهها و تجارت)، انتظار میرود بودجه بازاریابی دیجیتال در سال ۲۰۲۱، ۱۳٫۶ درصد افزایش یابد، اما انتظارات برای ردیابی شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال با مدیرعاملها، فروش و همتایان بازاریابی سنتی بیشتر است.
طبق گزارش Track Maven (یک شرکت معروف در بازاریابی دیجیتال)، تقریباً نیمی از تیمها اظهار داشتند که سختترین چالش آنها همسویی KPI ها با بزرگترین مسائل آنها است. ۴۲ درصد از گروهها برای تعیین در انتخاب ردیابی KPI ها و ۳۳ درصد از آنها در تجزیهوتحلیل دادههای ردیابی شده با مشکل مواجه بودند.
علت اندازهگیری شاخص کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ چیست؟
طبق گفتههای پیتر دراکر از برجستهترین نظریهپردازان مدیریت، هدف بازاریابی جلب و حفظ مشتری است. در دنیای دیجیتالی امروزی، اندازهگیری فعالیتهایی که باعث ایجاد و کمک به شرکتها در حفظ مشتریان جدید میشود، بهراحتی در دسترس است. امروزه رهبران تجاری انتظار دارند میزان موفقیت تلاشهای بازاریابی را اندازهگیری کنند؛ زیرا سیگنالهای دیجیتالی کلیه دادههای موجود را ارائه میدهند.
چه معیارهای بازاریابی دیجیتال باید اندازهگیری شود؟
بهطورمعمول، بازاریابان دیجیتال میزان بودجه خود را نسبت به اهداف استراتژی بازاریابی بزرگتر مانند دستیابی، تعامل، تبدیل، حفظ و احتمالاً منابع انسانی را اندازهگیری میکنند. شاخص کلیدی عملکرد معمولاً با اهداف تجاری خاصی مطابقت دارد که بازاریابی دیجیتال امکان پشتیبانی از آنها را دارد. این هدفها مطابق با اهداف استراتژی بازاریابی دیجیتال یا محتوا هستند. در ذیل برخی از آنها ذکر شده است:
- آگاهی از برند یا دسترسی به وبسایت (SEO)
- مشارکت بازدیدکنندگان یا موقعیتیابی نام تجاری
- راهکارهای فروش
- وفاداری و حفظ مشتری
- مشارکت کارکنان با روشهایی از جمله استخدام و نگهداری
چند نمونه شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال برای مشاغل کوچک و متوسط
-
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
KPI های بازگشت سرمایه (ROI) تقریباً بیشترین ردیابی را دارند، زیرا واضحترین تصویر را از تأثیر بازاریابی مشاغل بر نتیجه نهایی نشان میدهند. در این بخش عواملی از جمله میزان هزینه لازم برای قرار دادن بازاریابی در حضور افراد زیاد، هزینه پرداختی بازاریابان بهازای هر کلیک روی آگهی مورداستفاده برای کمپین بازاریابی خود، نگاه عمیقتر به کلیه موارد صرف شده برای جذب مشتری، ارائه هزینه ایجاد انواع راهکارهای گوناگون برای مدیران فروش و کارمندان آنها، میزان فروش و کیفیت بازاریابی، اطلاعات مهمی در مورد طول عمر مشتری جهت بهینهسازی بودجه بازاریابی، تعیین ارزش یا تعداد هر بازدید، تعیین شبکههای دارای بیشترین ترافیک و میزان اثربخشی آنان در روند فروش تعیین میشود.
در ادامه عوامل تأثیرگذار در نرخ بازگشت سرمایه نام برده شده است:
- هزینه درازای هر مایل (CPM)
- هزینه بهازای هر کلیک (CPC)
- هزینه موردنیاز برای مشتریان جدید
- هزینه موردنیاز برای انواع استراتژیها
- هزینه هر بخش تبدیلشده
- هزینه هر بازدید
- درآمد بهازای هر مشتری
- فروش بهازای هر بازدید
- نرخ ریزش
- بازدید بهازای هر شبکه
- تبدیل بهازای هر شبکه
-
قصد خرید یا اتوماسیون بازاریابی
فروش آنلاین اطلاعات بسیاری از مشتریان در اختیار بازاریابان قرار میدهد. استفاده از این اطلاعات برای بهینهسازی مداوم استراتژیهای بازاریابی، موجب افزایش سود کسبوکارها خواهد شد. این بخش به بازاریابان امکان تعیین عواملی از جمله ارزش مشتری، نوع دستگاه مورداستفاده مشتریان برای خرید، نرخ ترک سبد خرید و عوامل کاهش یا افزایش آن را خواهد داد.
در ادامه عوامل تأثیرگذار در اتوماسیون بازاریابی نام برده شده است:
- سابقه خرید
- نرخ ترک سبد خرید
-
سئو و وبلاگ نویسی
با انفجار بازاریابی محتوا در دهه گذشته، میزان تأثیرگذاری این استراتژی روزبهروز افزایش مییابد. هدایت ترافیک ارگانیک به وبسایتها جزو مهمترین استراتژیهای بازاریابی است. در این بخش عواملی از جمله اهمیت سئو، نوع جستجوهای افراد، ترافیک سایت اصلی و سایتهای ختم شده به آن، تعداد و علت انتخاب کلمات کلیدی بررسی میشود.
در ادامه عوامل تأثیرگذار در وبلاگ نویسی و بهینهسازی موتورهای جستجو نام برده شده است:
- جستجوهای ارگانیک
- رتبهبندی موتورهای جستجو
- تأثیر بازاریابی در افزایش بازدیدکنندگان سایت
- احتمال بازگشت مجدد افراد به سایت
- زمان سپریشده در سایت
- ترافیک مستقیم
- ترافیک ارجاع
- مجموع تبدیلها
- تعداد کلمات کلیدی منحصربهفرد
- نرخ تبدیل بهازای هر کلمه کلیدی
- میزان افزایش رتبه بهازای کلمات کلیدی
- پیوند ورودی
-
رسانههای اجتماعی
بازاریابی رسانههای اجتماعی به بخش مهمی از استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیاری از شرکتها تبدیل شده است، اما تعداد زیادی از آنها این کار را تنها با الگوبرداری از سایر کسبوکارها انجام میدهند. توجه دقیق و بهبود استراتژیهای مورداستفاده در رسانههای اجتماعی به موفقیت روزافزون مشاغل کمک شایانی میکند. در ادامه عوامل تأثیرگذار در رسانههای اجتماعی نام برده شده است:
- تعداد لایک و مشارکت
- تعداد تگ
- نظرات
- اشتراکگذاری
- تعداد بازدید صفحات اجتماعی
- میانگین تعامل در هر پست
- میزان حجم ترافیک از ویدئوی پست شده
-
صفحات فرود
استفاده صحیح از صفحات فرود (Landing Page)، توجه بازدیدکنندگان را به وبسایت مشاغل جلب میکند. در این بخش به بررسی عواملی از جمله میزان توجه به صفحات فرود، زمان حضور افراد در صفحه و یا علت خروج آنان پرداخته میشود. در ادامه عوامل تأثیرگذار در صفحات فرود نام برده شده است:
- میزان محتوای بارگیریشده یا نرخ تبدیل
- مدتزمان حضور افراد در صفحه
- نرخ ترک فرم
-
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی میزان موفقیت بازاریابان در دسترسی به مشتریان را بررسی میکند. در ادامه عوامل تأثیرگذار در بازاریابی ایمیلی نام برده شده است:
- نرخ اشتراک و لغو آن
- نرخ ایمیلهای خواندهنشده
-
استفاده فروش استراتژی
پس از شناخت عوامل تأثیرپذیر در فروش باید میزان اثربخشی آنان را بررسی نمود. در ادامه عوامل تأثیرگذار در فروش و استراتژیهای بازاریابی نام برده شده است:
- میزان اثربخشی مشاغل در بازار
- آگاهی از اثربخشی تبلیغات
- حاشیه سود خالص
- چرخه بازگشت منابع و هزینههای سرمایهگذاری شده
- تعداد فروش
- میزان افراد موجود در یک پیشنهاد آزمایشی نسبت به تعداد کل بازدیدکنندگان
- درصد فروش از بازاریابی دیجیتال
- ارزش مادامالعمر بودن مشتری
- شکایات مشتری
- نرخ حفظ مشتری
- نرخ علت ترک مشتریان
موبایل
در عصر امروز و با گسترش تعداد تلفنهای همراه، تبلت و لپتاپها، افراد امکان خرید در هر نقطه از روی کره زمین را دارند. در ادامه عوامل تأثیرگذار در فروش و استراتژیهای بازاریابی نام برده شده است:
- ثبتنامهای انتخابی
- مدتزمان صرف شده در وبسایت
- صفحات محبوب و مسیرهای ناوبری
- ترافیک ارجاع
- ترافیک ارگانیک
- نرخ تبدیل از صفحات فرود بهینهشده برای موبایل
در این مقاله میزان تأثیر شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال و کاربرد آن توضیح داده شد. با استفاده از KPI در دیجیتال مارکتینگ افراد نحوه تأثیر هر یک از اقدامات بازاریابی را مشاهده کرده و آنها را با دقت بیشتری دنبال خواهند کرد. درنتیجه شاخص عملکرد موجب اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و هموارسازی مسیر کسبوکارها در رسیدن به اهداف خود میگردد. در پایان فراموش نکنید که قبل از تعیین اهداف یا اجرای یک استراتژی یا کمپین جدید، تعریف خود از موفقیت یا شکست را بهطور دقیق مشخص کنید. این امر زمینهساز موفقیت شما در رسیدن به اهداف خود میشود.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.