شاخص کلیدی عملکرد KPI
شاخص کلیدی عملکرد میزان موفقیت یک شرکت در دستیابی به اهداف یا معیارهای صنعت را بهصورت کمی اندازهگیری میکند. شاخص عملکرد اطلاعات جامعی در مورد انواع مختلف KPI ها، نحوه انتخاب و استفاده از آنها ارائه میدهد. این معیار با کم کردن حجم زیادی از اقدامات به تعداد مناسبی از شاخصهای کلیدی، پیچیدگی مربوط به ردیابی عملکرد را کاهش میدهد. علاوهبراین، آنها برای ردیابی عملکرد بخشها، پروژهها یا افراد در برابر اهداف استفاده میشوند و یک ابزار مدیریتی برای کسب بینش و تصمیمگیری ارائه میدهند.
شاخص عملکرد چگونه استفاده میشود؟
آنها برای ردیابی پیشرفت بهسوی یک هدف تجاری استفاده میشوند. در عمل، این شاخصها ایجاد، ارتباط و سپس در یک دوره منطبق با هدف اصلی ردیابی میشوند. سازمانها معمولاً آنها را در فواصل زمانی مختلف جهت بررسی نیاز به اصلاح دوره تجزیهوتحلیل میکنند.
یک کسبوکار به چند شاخص کلیدی عملکرد نیاز دارد؟
پاسخ درستی برای این سؤال وجود ندارد. یک رویکرد انتخابی به تمرکز تیم بر اهداف مشخص کمک میکند. تیمهای مختلف دارای شاخصهای منحصربهفرد و مطابق با اهداف گروه خود خواهند بود. اکثر داشبوردهای آن سه تا پنج عدد برای یک بخش کاربردی مشخص، مانند حسابهای قابل پرداخت نمایش میدهند.
علت اهمیت شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
این معیار میزان پیشرفت شرکت را در جهت مجموعهای از اهداف معین اندازهگیری میکند. معیارهای ردیابی شده در یک دوره زمانی مشخص، به سازمانها در اتخاذ تصمیمات بهتر و مبتنی بر داده کمک میکند. علاوهبراین، آنها رفتار، بهرهوری و تصمیمگیری را هدایت کرده و میزان شفافیت و پاسخگویی به آن را مشخص میکنند. آنها از ابزارهای مهم مدیریتی هستند و نحوه ارتباط یک شرکت با آنها را در سراسر سازمان، مأموریت و ارزشهای خود منتقل میکنند.
بنابراین، انتخاب شاخصهای عملکرد مناسب و هماهنگ با اهداف شرکت بسیار مهم است. این معیار امکان ارائه بینشی مفید و سریع در یک زمان خاص را دارد. علاوهبراین، آنها برای تجزیهوتحلیل پیشرفت در دورههای طولانیتر قویتر هستند. مشاغل پس از در نظر گرفتن آنها در ترکیب با سایر شاخصهای معنیدار عملکرد در داشبورد، ارزش آنها را افزایش داده و نمای کاملتری از عملکردهای اصلی شرکت ایجاد میکنند.
الگوی شاخص عملکرد چگونه است؟
متریکهای (دستگاه اندازهگیری دهدهی) ساده برای نظارت و ارائه مقادیر مانند تعداد بازدیدکنندگان از یک وبسایت استفاده میشوند. این معیار برخلاف متریکهای ساده از یک یا چند معیار مختلف برای ردیابی اهداف تجاری استفاده میکند؛ بهعنوانمثال، یک شاخص عملکرد منطبق با یک هدف بازاریابی استراتژیک ممکن است به شکل زیر باشد:
- هدف: افزایش نرخ تبدیل وبسایت به ۲۰
- تکمیل: تا پایان سال
- فرکانس گزارش: ماهانه
- منبع داده: تعداد آزمایشهای و تبدیلات
- مالک: مدیر محصول
- توضیحات: نرخ تبدیل فعلی در ۱۲ درصد متوقف شده است. برای موفقیت نرخ تبدیل باید مطابق با رقبا افزایش یابد.
با ایجاد این شاخص بهصورت صحیح سازمانها قادر به تبدیل چشماندازهای خود به استراتژیهای کاربردی خواهند بود. علاوهبراین، میزان اثربخشی ابتکارات و تکنیکها پیگیری میشود. شرکتها نیز از مزایای متعددی مانند بینش بیشتر و اطلاعات بیدرنگ برای تصمیمگیری آگاهانه بهرهمند میشوند.
مراحل ایجاد شاخص کلیدی عملکرد
توسعه معنیدار و صحیح این معیار، ردیابی عملکرد و تجسم دقیق آن را برنامهریزی میکند. هر شاخص باید به یک هدف تجاری خاص بپردازد و اطلاعات بهموقع و دقیق را برای ارزیابی پیشرفت بهسوی اهداف ارائه دهد. ایجاد صحیح آنها، به درک آرمانهای کسبوکار با استفاده از یک فرآیند واضح و ساختاریافته میانجامد. در ادامه روند ایجاد آن ذکر شده است:
-
ایجاد یک هدف مشخص
اهداف سازمانها میبایست بهروشنی و با زبان ساده بیان شوند. این راهنمایی جهت تفسیر درست دادهها برای هر فردی که شاخص عملکرد را مشاهده میکند، ضروری است.
-
بیان معیارهای موفقیت
تعیین اهداف بهصورت درست و منطقی، امکان دستیابی و زمان لازم برای انجام و نظارت آن میبایست بهطور دقیق بررسی شود. اهداف باید واقعی و در دسترس باشند. پیادهسازی تغییرات در فرآیندهای تجاری زمانبر است. در مراحل اولیه نظارت بر این امر، بهتر است بر اهداف بلندمدت با نظارت میانمدت تمرکز شود.
-
جمعآوری دادهها
در دسترس بودن و صحت دادهها باید بررسی شود. ممکن است دادهها بهطور خودکار از سیستمهای موجود در دسترس باشند و یا در گزارشها و پایگاههای داده پنهان شوند. کلیه دادهها باید در فواصل منظم برای گزارش در یک مکان مرکزی جمعآوری شوند.
-
ایجاد و ساخت شاخص
برخی از آنها فقط یک معیار یا اندازه دارند. بااینحال، اغلب بر ترکیبی تکیه میکنند که تحت یک فرمول محاسبهشده، جمعآوری گشته است. بهعنوانمثال، شاخصی که میزان بهرهوری را در دستگاه اندازهگیری میکند، به شکل زیر است:
- درآمد کل تقسیم بر تعداد تمام ماشینها
- ساخت فرمولها
- ایجاد دادههای آزمایشی در محاسبات جهت مشاهده میزان اثربخشی نتایج
-
ارائه شاخص
برای ارتباط مؤثر در این شاخص، باید دادهها را به تصاویر قابلدرک مانند نمودارها و اشکال تبدیل کرد. داشبورد برای مدل عملیاتی یا گزارشهای برای مدل استراتژیک، راهی مناسب برای ایجاد، ردیابی و توزیع KPI را ارائه میدهد.
علاوهبراین، با تغییر در اهداف کسبوکار، لازم است بهصورت دورهای این معیار را مجدداً جهت امکان اصلاح، تنظیم یا جایگزینی بررسی نمود.
بهترین روشهای ایجاد شاخص کلیدی عملکرد کداماند؟
انتخاب و مدیریت مناسب این معیار برای یک کسبوکار ممکن است چالشبرانگیز باشد و انتخاب نادرست آن نیز امکان هزینهبر بودن دارد. این مشکلات با پیروی از استانداردهای صنعت و پایبندی به چند روش درست تا حد مطلوبی کاهش مییابند. در ادامه به بسط برخی از این شیوهها پرداخته شده است:
- همسویی آنها با اهداف موردنظر اندازهگیری میشود.
- اطمینان از آن به روش مشخص، سازگار و دقیق قابلاندازهگیری است.
- شاخصهای عملکرد قابلدستیابی در یک دوره زمانی قابلدسترس را تنظیم میکند.
- انتخاب شاخصهای عملکرد واضح و مرتبط که اقدامات صحیح را برای رسیدن به هدف حمایت میکند.
- میزان کارایی آن برای هدف موردنظر را ارزیابی مجدد کرده و به چالش میکشد.
شاخصهای عملکرد پیشرو و تأخیر چیست؟
این دو عبارت از اصطلاحات مهم در پیادهسازی شاخص عملکرد هستند. در ادامه به توضیح این دو اصطلاح پرداخته شده است:
-
تأخیر:
این دسته برای تعیین نتیجه عملکرد گذشته مانند تولید، حجم یا نتیجه استفاده میشود. اندازهگیری آنها آسان است زیرا معمولاً یک مقدار ساده برای درک عملکرد خوب یک فرایند استفاده میشود. بهعنوانمثال، تعداد واحدهای تولیدشده در یک فرآیند تولید یا درآمد این ماه، جزو دسته تأخیر هستند.
-
پیشرو:
دسته پیشرو برای پیشبینی یا تأثیر بر عملکرد آینده استفاده میشوند. راهاندازی آنها دشوارتر از مدل تأخیر است، زیرا اغلب بر اقدامات خارجی مانند تغییرات در فرایند یا سرمایهگذاری در زیرساختها برای تأثیرگذاری بر نتایج متکی هستند. بهعنوانمثال، افزایش تعداد بررسیهای معمول تعمیر و نگهداری در خط تولید میتواند اشکالاتی را ایجاد کند که منجر به افزایش نرخ کلی واحد میشود.
شاخص عملکرد سازمانی و عملیاتی چیست؟
این شاخصها طیف گستردهای از برنامههای کاربردی را در عملکردهای مختلف تجاری دارند. این طیف از معیارهای روزانه که اطلاعات مدیریت بیدرنگ را ارائه میدهند تا اهداف بلندمدت سازمان ادامه مییابد. بهطورمعمول، این شاخص به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
-
عملیاتی
این دسته اطلاعات را با دقت بالا بیان میکنند. آنها برای تصمیمگیریهای روزانه یا انجام اقدامات اصلاحی در مورد یک عملکرد یا فرایند استفاده میشوند. دسته عملیاتی به علت استفاده از فرمولهایی با دادههای چندین منبع گوناگون اغلب ماهیتی پیچیده دارند.
-
استراتژیک
این دسته بر اهداف بلندمدت مشتق شده از یک سازمان متمرکز میشوند. از آنها در شناسایی استراتژیهای موجود در یک کسبوکار و میزان نتیجهدهی آنان استفاده میشود.
ارائه شاخصهای کلیدی عملکرد
ارائه صحیح این معیار مهمترین بخش آن است. گزینش بهترین برنامهریزی، دانش و روش بدون درنظرگرفتن ارتباط مؤثر میتواند تلاشهای کسبوکارها را بینتیجه کند. در ادامه چند راهحل آزمایششده برای کمک به سازمانها جهت اندازهگیری شاخصهای خود ذکر شده است:
-
داشبورد
داشبوردها ابزارهای بسیار انعطافپذیری هستند که به سازمانها امکان مصرف دادهها در نمودارها را میدهند. داشبوردها قابلیت مشاهده در یک نگاه مانند تعداد فروش در یک ماه یا کمپینهای بازاریابی را دارند. اکثر داشبوردها دارای قابلیت اشتراکگذاری هستند، ازاینرو، بهراحتی بین بخشها و کاربران تیم توزیع میشوند.
-
گزارشها
گزارشها یک پلتفرم عمیق یا متمرکز برای تجزیهوتحلیل این معیار ارائه میدهند. این امر موجب میشود گزارشها برای اهداف بلندمدت استراتژیک مانند افزایش سهم بازار مناسب باشند.
۳۴ نمونه از شاخص کلیدی عملکرد
-
عملیات
-
زمان مفید تولیدشده (کارایی): کارخانهها با درنظرگرفتن حداکثر زمان موجود در تولیدات کارخانه، ماشینآلات و خط تولید در مدتزمان معین کار میکنند.
- امتیاز عملکرد تأمینکننده: امتیاز کل عملکرد تأمینکنندگان نشاندهنده دقت و هزینه برای رقابت در آنان است.
- مواد هدررفته: این قسمت ردیابی میزان مواد هدررفته در طول دوره عادی تولید، اندازهگیری متمرکز بر محیط و کارایی را ارائه میدهد.
- فاصله زنجیره تأمین: این بخش برای کاهش هزینهها و مدیریت SLA های تحویل، تعداد مایل یا کیلومتر ترکیبی طی شده از یک محصول از زمان تولید تا تحویل را نظارت میکند.
-
بازیافت زباله: این بخش با حجم زبالههای بازیافت شده توسط سازمان، برای مدت معین به شرکت برای رفع استراتژی سبز خود کمک میکند.
-
اجاره
-
زمان مجاز برای بازپرداخت مجدد زمان: این بخش روزانه بهطورمعمول نشان میدهد که میانگین زمان اجاره مجدد تمام املاک موجود در مجموعه مدیریتی است.
- میانگین مدت مالکیت ملک: مدتزمانی که مستأجر ملکی را اجاره میکند، بهطور متوسط در تمام املاک محاسبه میشود.
- املاک مشاهدهشده: این قسمت تعداد املاک مشاهدهشده در یک دوره معین و ارتباط با مالکیت فردی آنها را برای نشان دادن متوسط تعداد بازدیدها قبل از اجاره مشخص میکند.
- نقصهای گزارششده: این بخش برای نظارت و کاهش فعال تعداد نقصها در صورت گزارش چند مشکل در ویژگیهای مدیریتشده استفاده میشود.
-
خاتمه زودهنگام: این بخش برای شناسایی خواص با مسائل خارجی که ممکن است نیاز به رسیدگی داشته باشند و تعداد فسخهای اولیه در تمام املاک استفاده میشود.
-
حملونقل
-
تحویل بهموقع: پیگیری سفارشها در طول زمان به معرفی مواردی که این معیار را بهبود میبخشد، کمک میکند.
- هزینههای ناوگان: این بخش به محاسبه مجموع هزینههای جاری کل ناوگان در طول زمان میپردازد.
- وانت یا سفارشهای لغو شده: در این قسمت تعداد وانتها یا لغوها مسائل احتمالی مربوط به نقلقول یا تولید را مشخص میکند.
- عدم امکان تحویل: این بخش تعداد تلاش برای تحویل در یک زمان خاص محاسبه میکند و مشکلات اپراتورهای رزروشده را مشخص میکند.
-
فضای انبار: این بخش زمان بیدرنگ فضای موجود در انبار برای تحویلهای ذخیرهشده قبل از بارگیری را موردبررسی قرار میدهد.
-
ساختوساز
-
واریانس برنامه ساختوساز: این بخش به بررسی مغایرت بین ساختمانهای واقعی تا زمان حال با برنامه ساختوساز میپردازد.
- هزینه ساخت SQM: متوسط هزینه ساختوساز در هر SQM میتواند به هزینهیابی و نظارت بر افزایش هزینههای تأمینکننده کمک کند.
- ایمنی و حوادث قابل گزارش: نگهداشتن برگه حوادث مربوط به ایمنی، شرایط خطرناک کار و مسائل آموزشی را مشخص میکند.
- ساعات ساختمانی پیشبینیشده: ساختوساز پیشبینیشده در برابر ساعات ساخت واقعی تا زمان حال را محاسبه میکند.
-
عیوب کشفشده: تعداد نقایص کشفشده در مراحل مختلف ساختوساز را شناسایی میکند.
-
حراجی
- هدف فروش: بردهای جدید را با اهداف یا دورههای دیگر مقایسه میکند.
- نرخ فروش: درصد موجودی موجود در یک دوره معین فروخته میشود.
- زمان تبدیل فروش: مدتزمان لازمی که تیم فروش میانگین خرید را به فروش تبدیل میکند.
-
مالی
-
فروش روزهای برجسته (DSO): میانگین مدتزمان لازمی که برای جمعآوری پول نقد از فروش اعتباری نیاز است.
-
حاشیه سود ناخالص: درصد درآمدی که پس از کسر هزینههای مستقیم تولید محصول یا ارائه خدمات، باقی میماند.
-
نسبت جاری: داراییهای جاری یک شرکت را با بدهیهای جاری آن مقایسه میکند تا توانایی آن را در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت اندازهگیری کند.
-
مشتری
- ارزش مادامالعمر مشتری: میزان درآمد یک شرکت از هر مشتری را در طول روابط تجاری محاسبه میکند.
- نرخ جذب مشتری: درصد مشتریان فعال که خرید خود را در یک بازه زمانی مشخص متوقف میکنند.
- نرخ دریافت مرکز تماس: درصد تماسهای مشتری که در اولین دقیقه دریافت شده، پاسخ داده میشود.
-
عملیاتی
-
نرخ واحد معیوب: تعداد واحدهای معیوب تولیدشده را با تعداد کل واحدهای تولیدشده مقایسه میکند.
-
نرخ سفارش کامل: نسبت تعداد سفارشهای بدون خطا نسبت به تعداد کل سفارشهای پردازششده را محاسبه میکند.
-
بازاریابی
- فروش افزایشی: به بررسی درآمد اضافی حاصل از ابتکارات بازاریابی در فروش پایه برای تعیین اثربخشی کمپینهای بازاریابی میپردازد.
- معیار اولین بازدید: تعداد بازدیدکنندگان اولیهای که به وبسایت شرکت میآیند و میزان مشارکت آنها در اولین بازدید خود را پیگیری میکند.
- بازگشت سرمایهگذاری بازاریابی (ROMI) میزان درآمد اضافی یک کمپین بازاریابی را در مقایسه با هزینه آن اندازهگیری میکند.
قالبهای شاخص کلیدی عملکرد
الگوها نقطه شروع خوبی برای پیادهسازی این معیار هستند. این قالبها مجموعهای از نمونههای کار را نشان داده و الهامبخش و پایهای برای ساخت، سفارشیسازی و استقرار هستند. در ادامه چند نمونه از الگوهای متداول آن بسط داده شده است:
-
قالب ساخت
این قالب با هدف صنایع تولیدی و مهندسی طراحی شده است. این الگو به ردیابی و نظارت بر عملکرد مانند هزینههای تولید، هزینههای کار، تلفات تولید و زمان چرخه کمک میکند و بهترین روش برای ردیابی فرآیند تولید را ارائه میدهند.
- هزینه واقعی تولید
- زمان واقعی تولید
- در دسترس بودن (OEE)
- متوسط زمان چرخه (ACT)
- نسبت زمان چرخه (CTR)
- هزینه کار در واحد
- هزینههای نیروی کار
- تعداد روزها
- تعداد واحدهای ناتمام
- زمان تولید بالقوه
-
قالب مالی
این الگو برای ردیابی مسائل مالی طراحی شده است و مجموعهای از معیارهای مالی و KPI هایی است که معمولاً در سازمانها برای کمک به نتیجه نهایی و پیشبرد رشد فروش استفاده میشود.
- هزینه کالا و خدمات
- فاکتورهای مورد اختلاف
- EBIT
- حاشیه سود ناخالص
- سود خالص
- سرمایه در گردش
- حاشیه سود خالص
- تعداد کارکنان
- فاکتورهای معوق
- درآمد
- درآمد هر کارمند
-
الگوی منابع انسانی
این الگو برای کمک به جنبههای مختلف مدیریت کارکنان مانند هزینههای اجاره، مراقبتهای بهداشتی و منابع انسانی طراحی شده است.
- میزان غیبت
- هزینههای نمایندگی
- میانگین تعداد کارکنان این ماه
- روزهای استخدام
- هزینههای تبلیغات منابع انسانی
- عامل هزینه منابع انسانی
- هزینههای منابع انسانی
- تعداد روزهای غیبت در یک ماه
- تعداد افراد استخدامشده
- تعداد روزهای کاری
- رشد درآمد
- حاشیه سود خالص
- حاشیه سود ناخالص
- جریان نقدی عملیاتی
- مطالبات حسابهای جاری
- گردش موجودی
- EBITDA
-
الگوی خردهفروشی
این الگو برای کمک به تمام جنبههای عملکرد خردهفروشی در صنایع مختلف است. این مدل در معیارهای تجاری مانند هزینه کالاها، حاشیه ناخالص، قیمت خردهفروشی و فروش خالص کمک میکند.
- میانگین هزینه سبد خرید
- میانگین زمان خرید
- هزینه کالاها
- حفظ مشتری
- هزینه ثابت در هر دوره
- حاشیه ناخالص
- فروش ناخالص
- فروش خالص
- فروش آفلاین
- خریدهای آنلاین
- تعداد قراردادهای جدید امضاشده در هر دوره
- ارزش دلار برای قراردادهای جدید امضاشده در هر دوره
- تعداد رهبری واجد شرایط در قیف فروش
- ساعاتی از منابع صرف شده برای پیگیری فروش
- میانگین زمان برای تبدیل
- فروش خالص بهصورت دلار یا درصد رشد
چند نمونه از منابع KPI رایج در سازمانها
در ذیل نمونههای آن در اندازهگیری عملکرد برنامههای سازمانها آمده است:
-
نمونههای مشتری
- تعداد مشتریان حفظشده
- درصد سهم بازار
- نمره تبلیغاتی خالص
- متوسط زمان خرید بلیط و پشتیبانی
-
نمونههای عملیاتی
- زمان تحقق سفارش
- فرصت خرید
- میزان رضایت کارکنان
- نرخ اشتغال کارکنان
-
نمونههای بازاریابی
- ترافیک ماهانه وبسایت
- تعداد امتیازات واجد شرایط
- نرخ تبدیل محتوای کال تو اکشن
- کلیدواژهها در ۱۰ نتیجه برتر موتورهای جستجو
- مقالات وبلاگ منتشرشده در این ماه
- کتابهای الکترونیکی منتشرشده در این ماه
بهترین شاخصهای عملکرد چگونه ایجاد میشوند؟
در ادامه به بررسی عواملی که به ارائه بهترین عملکرد آن کمک میکند، پرداخته شده است:
-
همراستا و با هدف مشخص بودن
این معیار باید عملکرد یک هدف تجاری خاص را برای رسیدن به اهداف بزرگتر شرکت دنبال کند. درنهایت، همسویی نزدیک با اندازهگیریهای کلیدی به سازمانها جهت تمرکز بر عوامل تأثیرگذار برای رسیدن به این اهداف کمک میکند.
-
استفاده کمتر از شاخص کلیدی عملکرد
بسیاری از افراد تصور میکنند در دنیایی مملو از دادهها، ردیابی اطلاعات کار سادهای است. یکی از اشتباه رایج سازمانها محاسبه و اندازهگیری تمام مسائل مرتبط با کسبوکار است. شروع با تعداد کمی از شاخصهای خاص، علاوه بر پیادهسازی آسانتر به پذیرش آن در سازمانها کمک میکند.
-
قابلاجرا و پاسخگو
این معیار بدون اهداف واضح و مرتبط فقط اندازهگیریهایی هستند که در نحوه تأثیر آنها بر عملکرد سازمانها محدود است. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت میبایست برای آن تعیین شود. علاوهبرآن، مالکانی که مسئول و قادر به تأثیرگذاری بر فرایندهای تجاری هستند نیز مشخص میشوند.
-
دستیافتنی
این معیار با محاسبه توانایی تغییر یا اصلاح فرآیندهایی که بر عملکرد تأثیر میگذارد، روند بهبود عملکردهای غیرقابل دسترسی را متوقف میکند. آنها میبایست واقعی و متناسب با منابع یک کسبوکار باشند.
-
مرور و اصلاح
این معیار نیز مانند هر فرآیند تجاری، نیاز به بررسی یا نگهداری بهموقع دارند تا عملکرد خود را در بهترین حالت حفظ کنند. تنظیم دورههای بازبینی منظم، آنها را مرتبط نگه میدارد و سودی مطلوب را برای آنان فراهم میکند.
شاخص کلیدی عملکرد معیار مهمی است که پیشرفت یک شرکت را در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک و عملیاتی آن پیگیری میکنند. نظارت بر شاخص عملکرد در طول زمان به سازمانها کمک میکند تا تصمیمات بهتر و مبتنی بر داده را اتخاذ کنند. اعمالی مانند پاداش دادن به کارکنان و تیمها برای پیشرفت در اعمال هماهنگ با اهداف شرکتها یک چرخه باارزش برای موفقیت آنان ایجاد میکند. این شاخص در سطح بالا نشاندهنده عملیات کلی کسبوکار و در سطح پایین در مورد یک بخش یا عملیات خاص در یک شرکت، مانند فروش، بازاریابی، مدیریت موجودی یا منابع انسانی گزارش میدهد. آنها با استفاده از دادههای مربوط به هدف موردنظر مانند نرخ کلیک خاص در تبلیغات وب برای بازاریابی یا تعداد فروش بستهشده به ازای هر فروشنده محاسبه میشوند.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
خسته نباشید از جنبه های گوناگون این شاخص مهم رو پوشش دادید.
سپاس از نقطه نظر شما